۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۰, شنبه

برای عزت الله سحابی دعا کنیم

مهندس عزت الله سحابی به دلیل خونریزی مغزی تحت عمل جراحی قرار گرفته است. برایش دعا کنیم.

سیامک پورزند با پرتاب خودش از طبقه ششم منزلش، خودکشی کرده است

رادیو فردا در خبری نوشته است که دلیل مرگ سیامک پورزند، خودکشی بوده است نه مرگ طبیعی. به نوشته رادیو فردا: " دختر پورزند اعلام کرده، پدرش خود را از طبقه ششم ساختمان محل سکونت خود در تهران به پائین پرت کرده و «در کمال قدرت و اراده» به زندگی خود پایان داده است. "
لی‌لی پورزند، دختر سیامک پورزند، روز شنبه در گفت و گو با رادیو فردا اعلام کرد، پدرش روز جمعه در اعتراض به وضعیت خود، به زندگی‌اش پایان داده است.
خانم پورزند با اشاره به شرایط نابسامان پدرش در ۱۰ سال گذشته در ایران، در باره مرگ وی اظهار داشته است: «این مرگ، مرگی بود اعتراضی و در کمال قدرت و اراده؛ ایشان تصمیم گرفت به این زندگی پایان بدهد و از طبقه ششم بالکن منزل کوچک مسکونی خودش دیروز ساعت دو بعد از ظهر، نهم اردیبهشت، خودش را به پائین پرت کرد.»
لی‌لی پورزند همچنین با اعلام این که دو ساعت پیش از خودکشی پدرش با وی تلفنی صحبت کرده است، با اشاره به سال‌ها تلاش اعضای خانواده آقای پورزند برای فراهم ساختن امکان دیدار با وی گفته است: «لحظه‌ای رسید در زندگی ایشان که آن را با ما هم قسمت نکردند و فکر کردند که این همه التماس برای گناه ناکرده بس است و زندگی خودشان را اینطور پایان دادند تا اعتراض کنند به این همه سال‌های رنج و ناعدالتی.»
دختر سیامک پورزند همچنین افزوده است: «دیگر لازم نیست جسمشان اسیر داشتن پاسپورت یا نداشتن پاسپورت برای کوچکترین حق بشر که دیدار خانواده‌اش است، باشد. روحش آزاد است و ما زندگی او را جشن می‌گیریم.»
وی همچنین از اقدام پدرش با عنوان حرکتی تازه و اعتراضی برای نشان دادن «لایه‌های دیگری از ظلم و جوری که مردم ایران در این ۳۲ سال متحمل می‌شوند» یاد کرده است.
به این ترتیب جنایت دیگری در کارنامه سیاه مقابله جمهوری اسلامی با مخالفانش ثبت شده است. کارنامه ای که سرشار است از جنایات غیر انسانی کسانی که دم از اسلام و قرآن و دین خدا می زنند.

یک نماینده مجلس: زندانیان در راه پله ها می خوابند

یک نماینده مجلس اصولگرا و دست چین شده " آقا " اعتراف کرده که میزان بازداشتی ها و زندانیان زندانهای جمهوری اسلامی به قدری است که زندانیان " مجبورند در راه پله ها بخوابند. " یونس موسوی، عضو کمیسیون قضایی مجلس اضافه کرده که "در زندان ها آنقدر مشکلات هست که به هر دو نفر زندانی تنها یک پتو می رسد".
این در حالی است که رئیس سازمان زندان ها و مسئولان قوه قضائیه ایران هم پیش تر در مورد وضعیت زندان ها ابراز نگرانی کرده بودند.
غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندان های ایران کمتر از دو ماه پیش گفته بود که تعداد زندانیان در این کشور ظرف یک سال و نیمی که از دوره مسئولیت او می گذرد، ۵۵ هزار نفر افزایش داشته است.
یادش البته نه بخیر ما که زندان اوین بودیم در یک سلول انفرادی ما را قرار داده بودند با 6 نفر زندانی و جا نداشتیم که بخوابیم!

عکسهایی از نابودی دیواره کاخ شورای تخت جمشید

این خیلی خوبه که رسانه های غیر رسمی ایران به تخت جمشید و وضعیت ناگوار پیش آمده برای آن حساس باشند. با این همه جنایاتی که دولت کودتایی احمدی نژاد و به تبع آن بقایی و مشایی و پادوها و امربرانشان در تخت جمشید کرده اند، فراتر از این حرفهاست که فقط بگوئیم رطوبت سنگهای تخت جمشید را تهدید می کند. در تصاویری که می بینید قطعه سنگ جان پناه پلکان شمالی کاخ شورای تخت جمشید در حین مرمت دچار شکستگی شدیدی شده است. مقایسه عکسهای قدیمی و جدید این قطعه سنگ نشان می دهد که یکی از سربازهای حجاری شده بر روی این قطعه سنگ به کلی متلاشی شده است.
این اتفاق در سال 1388 و در اثر انتقال غیر کارشناسی و عدم استفاده از نیروهای متخصص هنگام جابجایی یکی از سنگهای جان پناه پلکان شمالی کاخ شورای محوطه تاریخی تحت جمشید رخ داد.
بر اساس مشاهدات شاهدان عینی سنگ جان پناه پلکان شمالی کاخ شورای تخت جمشید هنگام جابجایی با جرثقیل به زمین پرتاب شده و علاوه بر شکستگی از قسمت مرکزی بخشهایی از آن به بیش از 10 قطعه تبدیل شده است.
این در حالی است که اغلب کارشناسان مرمت و میراث فرهنگی معتقدند که به کارگیری جرثقیلهای مکانیکی که اساساً در کارهای ساختمانی مورد استفاده قرار می گیرند در مرمت آثار تاریخی امری غیرکارشناسی و غیر تخصصی است.
تخت جمشید مجموعه ای از کاخهای باشکوهی است که ساخت آنها در سال 512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.
تخت جمشید در محوطه وسیعی واقع شده که از یکطرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این کاخهای عظیم در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرسپولیس خوانده اند ساخته شده است.
محوطه باستانی تخت جمشید مهمترین اثر باستانی ایران است که در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است.




۱۳۹۰ اردیبهشت ۹, جمعه

دو روز دیگر تا روز جهانی کارگر مانده، این فیلم را ببینید

هیچ حرفی نمی توان زد. بریدن زبان منصور اصانلو و ضرب و شتم او توسط اراذل و اوباش حکومتی. حالا کار اصانلو به دلیل مشکلات قلبی که برایش در زندان پیش آمده به بیمارستان و عمل جراحی فوری که او نیاز دارد کشیده و ما نشسته ایم و خبرهای دعواهای دولت کودتا و " آقا " را تماشا می کنیم!

احمدی نژاد از دیدار با حداد عادل و جنتی هم خودداری کرد

در حالی که سایت هفت صبح که وب سایت همان روزنامه هفت صبح یا روزنامه مشایی است از پیش شرط اعلام موضع احمدی نژاد درباره وقایع اخیر برای حضور در تلویزیون جمهوری اسلامی خبر داده است، اخبار موثقی از تهران حاکی از آن است که شب گذشته احمدی نژاد حاضر نشده است تا با غلامعلی حداد عادل و احمد جنتی که از طرف سید علی خامنه ای به منظور دلجویی و بازگشت وی به دولت ماموریت داشته اند، دیدار کند. باید دید این جنگ قدرت به چه سرانجامی می رسد. 

۱۳۹۰ اردیبهشت ۸, پنجشنبه

آیت الله سیستانی شایعه حمایت خود از خامنه ای را به شدت تکذیب کرد

سایت ندای سبز آزادی به نقل از یک منبع موثق نوشته که آیت الله سیستانی به شدت حمایت خود از خامنه ای را تکذیب کرده است. به گزارش خبرنگار ندای سبز آزادی، این منبع موثق با اشاره به دیدار اوائل اسفند ماه سال 89 یکی از ائمه جماعات شهر فسا با آیت الله سیستانی به خبرنگار ندای سبز آزادی گفت: امام جمعه مذکور پس از آنکه خدمت این مرجع عالی قدر در جهان تشیع می رسد به ایشان می گوید: ما در ایران فرمایشات شما را شنیده و اجرا می کنیم. ایشان سوال می کند چه نکات و مواردی؟ امام جماعت فسا می گوید ساده زیستی، عمل به واجبات و ترک محرمات و....
به گفته این منبع در ادامه این دیدار مجددا آیت الله سیستانی می پرسد دیگر چه مواردی را از قول من شنیده و عمل می کنید. پاسخ داده می شود به فرمان حضرتعالی مبنی بر اطاعت بی چون و چرا از ولی فقیه نیز عمل می کنیم.
این فرد روحانی که به دلیل مسائل امنیتی حاضر به افشای نام خود نیست به خبرنگار ندای سبز آزادی گفت: آیت الله بلافاصله واکنش نشان داده و می گوید شما این مطلب را بشدت تکذیب کنید. چنانچه چنین مطلبی به من نسبت داده شد شما تکذیب کنید.
این  همه در حالی رخ می دهد که موضوع مشروعیت آیت الله خامنه ای پس از حوادث خونین کودتای انتخاباتی سال 1388 به شدت مورد انتقاد بخش اعظمی از روحانیون مستقل و غیر وابسته به جکومت ایران واقع شده است.
به عقیده بسیاری از ناظران سیاسی در ایران، بحران عدم مشروعیت دینی و عدم کفایت علمی رهبر نظام سیاسی ایران، یکی از اصلی ترین چالشهای سیاسی وی در نظام سیاسی ایران طی 22 سال گذشته  بوده است.
آیت الله خامنه ای در سفرهای چندباره خود به قم در سال 1389 تلاش کرد تا این خلاء مذهبی سیاسی را تا حدودی جبران کند که موفق به انجام این کار نشد و عدم حضور مراجع پرنفوذی نظیر آیت الله وحید خراسانی، آیت الله صانعی و موسوی اردبیلی و چند روحانی سرشناس مستقل از حاکمیت مانع از اعلام مرجعیت عام وی در جهان تشیع شد

بیژن پاکزاد را بهتر بشناسیم

بیژن پاکزاد چگونه مردی بود؟ آیا او نسبت به وقایع و اتفاقات ایران بی توجه بود؟ آیا او صرفن چنانکه منتقدانش می گویند به دنبال مادیات و گردآوری ثروت بود؟ آیا او اصلن کمکی به رشد و توسعه دموکراسی در ایران کرده بود؟
پاسخ به این سئوالات برای منِ ایرانی جوانی که او را تنها از پس آئینه جادویی رسانه های مدرن امروزی می شناسم تنها زمانی روشن می شود که نقدها و نوشته های درباره او را بخوانم. اخیرن مقاله ای خواندم از ناصر زراعتی که او را متهم به مال اندوزی و عدم توجه به مشکلات و دغدغه های مردم ایران کرده بود.
زراعتی در مقاله ای که در گویانیوز منتشر شده است نوشته بود: " تا جايی که من آگاهی دارم، متأسفانه آن مرحوم چنين کارهايی را نکرد.» که به قول آقای زراعتی: «بُنيادی فرهنگی يا علمی و پژوهشی به نام‌شان ايجاد شود، يا مبلغی را به دانشگاهی اختصاص می‌دهند ... يا ايجادِ جايزه‌هایِ گوناگون در رشته‌های علمی و ادبی و فرهنگی و هنری مختلف، يا کمک به دانشجويانِ بااستعدادِ کم‌بضاعت يا نادار تا بتوانند به تحصيلات‌شان ادامه بدهند و مانندِ اين‌ها..."
اما حالا هادی خرسندی در وب سایتش پاسخ این منتقد را داده است. او در باب حمایتهای مالی و معنوی بیژن از امور فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی ایرانیان خارج از کشور می نویسد: بیژن پاکزاد «بنياد» ی به همراه  برادرانش به نام «بنياد محسن پاکزاد» (پدرشان) درست کرد و تا آنجا که من ميدانم چهار دانشجو را تحت پوشش قرار داد.
خرسندی با زبان شیرین خودش ادامه می دهد: بعد آقای زراعتی ميگويد: «تنها موردی را که می‌دانيم همان .... دادن يک دست کُتِ زرد رنگ ... به شاعرِ طنزپردازِ معاصر هادی خُرسندی بوده که آن‌هم نشان‌دهندۀ هوشياری کاسبکارانۀ اين کاسبکارِ مشهور و موفقِ هموطن بوده است. [لطفاً خوانندۀ عزيز از واژه‌هایِ «کاسب» و «کاسبکارانه» مفهومِ منفیِ برداشت نکند. منظورم معادلی‌ست فارسی برای اصطلاحاتِ فرنگی: بيزينس و بيزينس‌مَن.] .... چنان استفادۀ تبليغاتی‌ای کرد که صدها برابرِ ارزشِ مادیِ آن را هم اگر به مؤسسه‌ای تبليغاتی می‌پرداخت، نمی‌توانست به چنين نتايجِ درخشانی برسد. ...»
اولاً آقای زراعتی اگر قصد القای برداشت منفی نميداشت، به جای «بيزينس» فرنگی، «کاسب» عربی نميگذاشت و «پيشه ور» و «پيشه ورانه» مينوشت. در ثانی راجع به اين «تنها موردی» که آقای زراعتی از عمليات علمی و فرهنگی و ادبی و هنری! بيژن پاکزاد ميداند، توجه داشته باشيم که بيژن از آغاز در پی بازار ايرانی نرفته بود و به مشتری ايرانی نمی انديشيد و کت زرد اهدائی اش به من هم هيچ ارزش تبليغاتی "کاسبکارانه" برايش نداشت.
آقای زراعتی ميگويد: «آخرين حرف اين‌که از آن مرحوم انتظار نمی‌رفت کاری کند مثلاً در جهتِ حمايت از مبارزاتِ آزاديخواهانۀ مردمِ ايران يا به تشکيلاتی ياری برساند ....، اما دستِ‌کم می‌شد انتظار داشت که بخشی اندک از آن ثروتِ کلان را ... وقف فراهم آوردنِ امکانِ ادامۀ انتشارِ دائره‌المعارفِ «ايرانيکا» می‌کرد .... تا اين پيرمردِ اديبِ زحمتکش، دکتر احسان يارشاطر، در اين سالخوردگی بالایِ نود سالگی، اين‌همه نگران نباشد و به‌جایِ پرداختن به کارِ اصلی‌اش که همانا تصحيحِ و تنظيمِ مقالاتِ آن مجموعۀ باارزش است، ناچار نشود دستِ کمک‌خواهی پيشِ هر کس و ناکسی که اکثراً نيز از همان دارودستۀ «اربابِ بی‌مُروتِ [اين] دنيا» هستند، دراز کند.»
با اين توضيح که بيژن پاکزاد نقشی در سالخوردگی پيرمرد اديب زحمتکش و افزايش سن بالای نود ايشان و نيز فزونی نگرانی او نداشت (همانطور که نقشی در کشته شدن حسين در صحرای کربلا نميداشت)، بگويم که آقای يارشاطر عزيز چندان از ياری های بيژن راضی بود که قرار بود در مراسم آينده لوحه ی افتخاری از جانب ايرانيکا به او بدهند.
ضمنا روزی که بيژن کت زرد را به من ميداد گفت: "هادی جان من بر خلاف جار و جنجال های تبليغاتی ام، بدون جار و جنجال يک بنيادی درست کرده ام، به ايرانيکا هم کمک کرده ام، حالا ميخواهم کمکی در جهت مبارزات آزاديخواهانه ی مردم ايران بکنم يا به تشکيلاتی ياری برسانم، چه کنم و به کدام حساب بريزم که نتيجه ی معکوس نگيرم؟ جنجال نشود؟ فحش نخورم و پشيمان نشوم؟". در جوابش گفتم نميدانم اما اين بار که به شهر گوتنبرگ سوئد رفتم، ناصرخان زراعتی را می بينم، ازش می پرسم.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۷, چهارشنبه

فیلمی از میرحسین موسوی در حال خواندن بالاترین!

یادش بخیر! حالا کجاست؟ تو چه وضعیه؟ ایران قیامت که نشد هیچی همه درگیر بازیهای احمدی نژاد و خامنه ای شدیم!

پیام نماینده خامنه ای در سپاه به احمدی نژاد: بلای منتظری را سرت می آوریم!

البته به نظرم مقایسه احمدی نژاد و منتظری اوج بی سلیقگی است، اما تهدیدی که علی سعیدی کرده معنایش این است که اگر بازی ادامه پیدا کند، همان کاری را که آیت الله خمینی با منتظری کرد خامنه ای با احمدی نژاد می کند.
خبرآنلاین به نقل از فارس نوشته که علی سعیدی گفته: " در تبعیت از رهبری، هیچ فرقی بین افراد یا گروهها نیست و حتی کسی در سطح قائم مقام رهبری نیز می‌بایست این تبعیت از ولی فقیه را می‌داشت اما دیدم آنجایی که آقای منتظری در مقابل انقلاب ایستاد و به دستور امام راحل(ره) عمل نکرد، با چه مشکلاتی مواجه شدیم.
در حاکمیت اسلامی، هماهنگ کننده و سیاست گذار اصلی نظام طبق قانون اساسی، ولی‌فقیه است و تخلف از فرمان او نیز در حکم تخلف از فرمان خدا و امام زمان(عج) محسوب می‌شود و بر همین اساس می‌بینیم وقتی حضرت امام(ره) به آقای منتظری گفتند که بیت خود را از باند مهدی هاشمی پاک کند و او توجه نکرد، در حقیقت این عدم تبعیت، نافرمانی از دستورات الهی بود."
باید دید احمدی نژاد تا کجا مقاومت می کند. به نظرم هر چه مقاومت احمدی نژاد بیشتر شود، هزینه خامنه ای برای ماندن در قدرت بیشتر و بیشتر می شود و منفعت این ماجرا به جیب مشایی و یارانش می رود.

خبرگزاری فارس خبر مربوط به نامه نمایندگان مجلس به احمدی نژاد را حذف کرد

آنطور که خبر آنلاین نوشته در این نامه که به امضای 100 نماینده رسیده درباره مسائل روز توصیه هایی شده بود و در یکی از موارد آن به رئیس دولت کودتا گفته شده است: " شما بر اساس قانون اساسی سوگند یاد کرده‌اید که به مردم خدمت کنید و در کنار رهبر معظم انقلاب باشید؛ البته اشاره به حمایت‌های رهبری از دولت نیز نکته دیگر این نامه است."

خامنه ای شروط احمدی نژاد را نپذیرفت/ بازنده نهایی خامنه ای است

مقابله احمدی نژاد و خامنه ای بر سر عزل مصلحی و جلیلی با عدم پذیرش شروط احمدی نژاد توسط رهبر ایران، وارد فازه تازه ای شده است.
دیگربان نوشته است: " آیت‌الله علی خامنه‌ای شروط سه‌گانه احمدی‌نژاد را نپذیرفت و رئیس دولت دهم نیز در واکنش به این مخالفت٬ از حضور در جلسات هیات دولت و شورای عالی انقلاب فرهنگی خودداری کرد.
آن‌طور که گفته شده٬ احمدی‌نژاد شرط کرده که در صورت معاونت اولی رحیم‌مشایی و برکناری حیدر مصلحی و سعید جلیلی حاضر به بازگشت است٬ شروطی که به نظر می‌رسد با مخالفت خامنه‌ای مواجه شده است.
احمدی‌نژاد در اعتراض به ابقای حیدر مصلحی در وزارت اطلاعات از سوی رهبر جمهوری اسلامی، شش روز است که در نهاد ریاست جمهوری حاضر نمی‌شود.
رئیس دولت دهم روز گذشته (سه‌شنبه) نیز حاضر نشد در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت کند و در جلسه امروز (چهارشنبه) هیات دولت نیز غایب بود.
ادامه غیبت احمدی‌نژاد در جلسات دولت و نهاد ریاست جمهوری نشانه‌ روشنی از شکست مذاکرات دو روز گذشته وی با رهبر جمهوری اسلامی است.
محافظه‌کاران نزدیک به خامنه‌ای برای بازگشت احمدی‌نژاد به کار و قبول حکم رهبری٬ از سیاست تهدید و ترغیب بهره می‌برند.
برای من از اول هم معلوم بود که خامنه ای تن به این شروط نخواهد داد. به نظرم احمدی نژاد نهایتاً تسلیم خامنه ای می شود، اما بازنده نهایی خامنه ای است که دیگر نه مشروعیت دارد و نه مقبولیت!

شکنجه شدید روحی روانی عبدالله رمضان زاده در زندان اوین

خبر تلخی که الان خواندم مرا به یاد شکنجه های خودم و دوستانم در زندان اوین انداخت. کمپین محکومیت اخراج دکتر سیف زاده خبر داده است که دکتر رمضان زاده استاد دانشکده... حقوق دانشگاه تهران در زندان به شدت مورد شکنجه روحی قرار گرفته است. پخش صداهای مختلف و حتی صدای فرزندان وی از جمله این شکنجه ها ذکر شده است . شرایط روحی و حتی جسمی دکتر رمضان زاده بسیار ناگوار عنوان شده است.
آن هم در شرایطی که خانواده سخنگوی دولت اصلاحات در بیرون از زندان مورد آزار و اذیت نیروهای لباس شخصی قرار گرفته اند به شکلی که از منزل اصلی خود نقل مکان نموده اند. همچنین اخبار مختلف از ضرب و شتم برادر و همسر ایشان در دادگاه انقلاب حکایت دارد. شنیده ها حاکیست همسر ایشان در دادگاه انقلاب توسط یک بسیجی ضرب و شتم و حتی با چاقو مورد حمله قرار گرفته است و با دخالت مردم از جراحت با چاقو نجات یافته است.

سید حسن خمینی کاندیدای ریاست جمهوری؟

وب سایت العربیه در خبری نوشته است که سید حسن خمینی نوه امام خمینی، آمادگی خودش را برای انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم اعلام کرده است. این ادعا در حالی مطرح می شود که سایت دیگربان در خبری از جعلی بودن این ادعا نوشته است و تاکید کرده که : تیم محمود احمدی‌نژاد برای انحراف افکار عمومی از افزایش تنش‌ها میان رهبر جمهوری اسلامی و رئیس دولت دهم اقدام به جعل خبر نامزدی حسن خمینی در انتخابات آینده ریاست جمهوری کرد.
این سایت نوشته: " به نظر می‌رسد تیم محمود احمدی‌نژاد با جعل این خبر تلاش کرده است تا حدودی خود را از زیر فشار رسانه‌ها٬ حامیان خامنه‌ای و جریان‌های سیاسی بیرون بکشد.
احمدی‌نژاد که در اعتراض به ابقای حیدر مصلحی به عنوان وزیر اطلاعات از سوی رهبر جمهوری اسلامی بیش از پنج روز است در نهاد ریاست جمهوری حاضر نشده، برای شکستن «تحصن» خود به شدت تحت فشار‌ است.
تیم احمدی‌نژاد پیش‌بینی کرده با انتشار چنین خبری خواهد توانست برای مدتی فشار‌‌ها علیه رئیس دولت دهم را کاهش داده و با خرید زمان از رهبر جمهوری اسلامی امتیاز بگیرد.
هواداران احمدی‌نژاد همچنین تصور می‌کنند با حمله به شخصیت‌هایی همچون حسن خمینی و رهبران جنبش سبز خواهند توانست هواداران قدرتمند رهبر جمهوری اسلامی را فریب دهند."
سید حسن کاندید بشود یا نشود راستش من که دیگر در هیچ انتخاباتی تا جمهوری اسلامی هست شرکت نخواهم کرد. شما را نمی دانم!

۱۳۹۰ اردیبهشت ۶, سه‌شنبه

قبل از پیتزا پختن وضو بگیرید!

شرم آور است واقعن. این که یک نفر برای خود شیرینی و کاسبی سراغ دین و معنویات را بگیرد دیگر در 32 سال گذشته امری رایج و عادی است. اما اینکه یک نفر برای پیتزا پختن سراغ معنویات و دین برود دیگر اوج  وقاحت و بی شرمی است. به این فیلم نگاه کنید وببینید که آقای سرآشپز چطور بیشرمانه دلیل خوب شدن پخت نان پیتزایش را به وضو ربط می دهد.

شروط سه گانه احمدی نژاد برای بازگشتن به سر کارش

عجب خبری است این خبر اگر حقیقت داشته باشد. وب سایت دیگربان به نقل از امیرحسین ثابتی از نویسندگان سایت رجانیوز و از همکاران سازمان اسناد انقلاب اسلامی نوشته است که احمدی نژاد برای بازگشتن به کاخ غصبی ریاست جمهوری سه شرط گذاشته است. اول اینکه مشایی معاون اول شود، دوم اینکه مصلحی کنار گذاشته شود و سوم اینکه جلیلی از شورای عالی امنیت ملی برود.
راستش اگر اینها بازی نباشد و واقعیت داشته باشد، یک جورایی باید به مشایی دست مریزاد گفت که خوب از پس سید علی خامنه ای برآمده است. دست پیش را گرفته تا پس نیافتد. حالا باید منتظر ماند و دید خامنه ای چه می کند. از شانس بد او دیگر رفسنجانی هم کنارش نیست تا نرد سیاست برایش بریزد. بیچاره خامنه ای!‌ حسابی آچمز شده است. نه راه پس دارد و نه راه پیش! البته به نظرم روحیه اقتدارگرای او و استبدادش اجازه قبول شروط دیکتاتور کوچک را به او نمی دهد.

دست نوشته سید محمد خاتمی برای میرحسین موسوی

تصویر گویاتر از آن است که درباره اش چیزی بتوان گفت یا نوشت. خاتمی شاید این روزها را حدس می زد که نظرش را اینگونه درباره میرحسین آغاز می کند: " پیروزی مهندس موسوی، پیروزی ایمان، استقامت و آزادگی است! " حالا میر حسین در بند است و خداوند استقامتش را می آزماید. درود بر شرفش که دمی از عهدی که با مردم بسته بود پا پس نگذاشته است.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۵, دوشنبه

احمدی نژاد استعفا کرده است

شایعه ای که تا دیروز دهان به دهان می چرخید حالا رنگ خبر به خود گرفته است. احمدی نژاداستعفا داده است و بر سر کارش در نهاد ریاست جمهوری حاضر نمی شود. بازی استعفا بازی خوبی است که احمدی نژاد برای پاتک زدن به ضد حمله خامنه ای آنرا به خوبی ایفا کرده است. مشاوره ای دیگر از مشایی. کاری و دقیق. حالا سایت آزادی نیوز از سایتهای حامی مشایی خبر مربوط به تکذیب استعفای احمدی نژاد را حذف کرده است. احمدی نژاد دشمن درجه یک ملت ایران است، قبول. اما خوب از پس خامنه ای برآمده است. درسی که اصلاح طلبانی نظیر خاتمی هرگز آن را بلد نبودند.
بازی به جاهای تماشایی کشیده می شود.
برخی گزارش‌های تائید نشده حاکی از آن است که محمود احمدی‌نژاد پس از بازگشت از کردستان حاضر نشده در محل کار خود حاضر شود.
گزارش شده که آیت‌الله مهدوی کنی و علی لاریجانی در دیدار با احمدی‌نژاد از وی خواسته‌اند حکم علی خامنه‌ای مبنی بر ادامه کار حیدر مصلحی را پذیرفته و به نهاد ریاست جمهوری باز گردد.
خودداری احمدی‌نژاد از حضور در جلسه روز یکشنبه هیات دولت٬ گمانه‌ها در مورد استعفای وی را تقویت کرده است.
در این جلسه که به ریاست محمدرضا رحیمی برگزار شد٬ حیدر مصلحی وزیر اطلاعات نیز حضور داشت.
حذف غیرمنتظره تکذیبیه استعفای احمدی‌نژاد از سایت «آزادی‌نیوز» هم می‌تواند نشانه‌ای از قهر رئیس دولت دهم باشد.
به نظر می‌رسد احمدی‌نژاد با وجود تهدیدات غیر مستقیم آقای خامنه‌ای مبنی بر ایستادگی وی در مقابل انحراف‌ها٬ حاضر نشده است حکم حکومتی او را مبنی بر ادامه کار وزیر اطلاعات را بپذیرد.
خامنه‌ای یک روز پس از تائید تلویحی وجود یک جریان انحرافی در دولت احمدی‌نژاد٬ گفته که «نباید به گونه‌ای صحبت و یا مطلبی نوشته شود که القای تنش و درگیری در جامعه باشد زیرا این موضوع، خلاف شرایط کنونی کشور است.»

حرفهای خواندنی شجونی

نوشابه امیری باز هم گل کاشت. او با انجام یک مصاحبه عالی در روزآنلاین یک گل دیگر به دروازه تیم خامنه ای وارد کرد و حرفه ای گری خودش را به رخ جمهوری اسلامی کشید و حالا داستانهاست که از پس این مصاحبه بیرون بیاید. با این همه در مصاحبه خانم امیری با شجونی آن بخش از مصاحبه که این روحانی حامی خامنه ای او را غیر مستقیم متهم به غرور ناشی از قدرت می کند، بامزه است. شجونی در این بخش از مصاحبه می گوید: " تنها کسی که دیدم که به قدرت رسید و مغرور نشد امام خمینی بود. بقیه به قدرت که می رسند غالبا غرور جلویشان را می گیرد؛ فامیل بازی، پارتی بازی..." این حرف یعنی اینکه همه مقامات در جمهوری اسلامی دچار این مفاسد شده اند، حتی سید علی خامنه ای. اعتراف شجونی به آفت زدن جمهوری اسلامی عمق ریزش نیروها پس از کودتای 22 خرداد 1388 را نشان می دهد.
باید به خانم امیری و بر و بچه های روزآنلاین یک دست مریزاد اساسی گفت!

متن نامه من و همسرم به میرحسین موسوی

به نام او


میرحسین عزیز، رئیس جمهور واقعی مردم ایران،

به اشک غریبانه دختر 8 ساله ام قسم، من و همسرم تمام سختی های غربت را به احترام غریبی شما و همسرتان در وطن تحمل می کنیم.

با احترام

احمد جلالی فراهانی - م. فراهانی

فاتحه مسجد وکیل شیراز خوانده شد


مسجد وکیل شیراز یکی از شاهکارهای هنر معماری اسلامی از مجموعه بناهای دوره زندیه است که در کنار بازار وکیل و حمام وکیل در مرکز شهرشیراز قرار دارد، اما این مسجد مهم و تاریخی که از جمله مهمترین آثار اسلامی تاریخ کشور به حساب می آید این روزها به حال و روز عجیبی افتاده است.
خبرگزاری ایسنا به نقل از امیر هوشنگ اسفندیاری پور خبر داده که به دستور بقایی شروع کرده اند به دیوار کشی دور مسجد که به گفته آقای اسفندیاری پور این ماجرا یک فاجعه وحشتناک برای این مسجد است.در پی اقداماتی که در سالهای اخیر در این مسجد انجام شده است این معرفینامه دیگر با واقعیت انطباق چندانی ندارد زیرا تغییرات رخ داده بر روی این بنای تاریخی و به ویژه حیاط آن باعث شده که مسجد وکیل شیراز دیگر آن بنای تاریخی، با ابهت و زیبای سابق نباشد.



در منابع معتبری که آثار تاریخی و مهم کشور را معرفی می کنند در رابطه با مسجد وکیلی شیراز اینگونه آمده است : " این مسجد یکی از بناهای زیبا و بسیار مستحکم دوره زندیه است که از لحاظ هنری و معماری دارای اهمیت زیادی بوده و بدستور کریم خان زند در سال 1187 ه.ق. ساخته شده ‌است. طرح این مسجد دو ایوانی و دارای دو شبستان جنوبی و شرقی است، شبستان جنوبی با ستونهای سنگی یکپارچه و مارپیچ از شاخصه‌های معماری ایرانی واز مناطق دیدنی این مسجد است که دارای ۴۸ ستون سنگی یکپارچه است، حیاط مسجد نیز با طول و عرض 60 متر با کف پوشی از سنگ است که در وسط آن حوضی به طول 40 ، عرض 5  و عمق 2 متر با تخته سنگ هایی در لبه آن به طول  3 تا 4 متر به کار رفته است."



یادم افتاد خبرگزاری مهر که بودم با یکی از کارشناسان میراث فرهنگی که دغدغه آثار تاریخی شیراز را داشت ارتباط دوستانه ای برقرار کرده بودم. یکی از دغدغه های این کارشناس دلسوز و شجاع مسجد وکیل شیراز بود. این کارشناس خبره سازمان میراث فرهنگی می گفت به دستور اسفندیار رحیم مشایی و بقایی و برای خود شیرینی نزد رهبر جمهوری اسلامی، سنگهای چهارصد ساله این مسجد که از تاریخ کشف و بیرون آوردنشان از خاک کمتر از هفت سال می گذرد، را با دستگاههای سنگبری امروزی تغییر شکل دادند تا مقام معظم که تخصصی در امور مرمتی ندارد، در حین بازدید از این مسجد به کار دولت افتخار کند. با این همه کارشان نیمه تمام می ماند و بعد از بازدید " آقا " هم سنگهای باستانی را به امان خدا رها می کنند و می روند. 

۱۳۹۰ اردیبهشت ۴, یکشنبه

به یاد دکتر علیرضا رجایی، آزاد مردی که به جرم دانایی در بند است

سال 1381 بود و من تازه در آغاز راه روزنامه نگاری و نوشتن حرفه ای در ایران جمعه که از طرحهای عبدالرسول وصال بود. یک روز داشتم با کامپیوتر تحریریه کار می کردم که علیرضا رجایی با همان قد بلند و چهارشانگی و تواضعش از من خواست در یافتن عکسی برای ویژه نامه ایران سیاسی کمکش کنم. آن تواضع و آن شوخ طبعی مرا شیفته اش کرد و دانستم که او همان نماینده مجلسی است که حقش را خورده اند و رأیش را برده اند. به احترام بلند شدم و دستی و سلام و احوالی و دوستی که آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد. حالا خواندم که به زندان افکنده اندش. آنها که کورند و از نور می ترسند. آنها که طاقت دانایی را ندارند که او بسیار می داند. علیرضا رجایی در زندان است و دستان من ناتوان از نوشتن چیزی برای او که ایران را آزاد و آباد می خواهد. به امید آزادی اش. به امید آزادی تمام آزادگان در بند.
این تکه فیلم را به یاد او می گذارم که بسیار از او آموختم.


یک نماینده اصولگرا از احتمال تقلب در انتخابات خبر داد

جنگ دارد بالا می گیرد و روز به روز دو طرف دعوا که کودتای 1388 را با هماهنگی یکدیگر سامان دادند، دست آن یکی را زودتر از دیگری رو می کند. یکی می نویسد مداحان آقا مشکلات اخلاقی دارند و همسرانشان با آنها دچار مشکلند و دیگری خبر از احتمال تقلب در انتخابات می دهد.
در آخرین نمونه از این دست سایت آفتاب به نقل از نورالله حیدری نماینده اردل و فارسان نوشته «وقتی بخشی از بدنه دولت، خواسته یا ناخواسته سهوا یا عمدا برخلاف قانون عمل می‌کند، چطور مطمئن باشیم که انتخابات درستی را برگزار خواهند کرد؟»
به نوشته این سایت این بخشی از سخنان یکی از نمایندگان اصول‌گرای مجلس هشتم است. او یکی از نمایندگان منتقد دولت است که پس از اظهارات برخی مراجع و علما، از شکل‌گیری یک فرماسونری جدید در درون دولت ابراز نگرانی کرده و از تریبون مجلس به آن هشدار داد. او هرچند تمایلی به افشای اعضای این باند منحرف ندارد اما از رویکردهای انتخاباتی و غیرقانونی آنها پرد برداشت. پخش پول با عناوین مختلف اعم از کمک به مناطق محروم و توسعه ورزشگاه‌ها، تامین اعتبار برخی پروژه‌ها از سوی برخی دولت‌مردان به برخی نمایندگان مجلس، پروژه‌ای است که به گفته وی، می‌توان به آن «انگ سیاسی» زد.
من باز هم تاکید می کنم که آخر این دعوا بر ملا شدن تقلبات گسترده در انتخابات توسط یکی از دو طرف خواهد بود.

احمدی نژاد: اگر میرحسین رئیس جمهور می شد، نسخه خامنه ای رو می پیچید!

این خبر را وقتی خواندم باور نکردم. اما الان دیدم که جرس هم آن را زده. امروز با یکی از دوستانم از ایرنا چت می کردم که گفت، احمدی نژاد در جمع برخی از مدیران خبرگزاری دولت، ( ایرنا ) گفته است که " اگر میرحسین رئیس جمهور می شد، نسخه خامنه ای رو می پیچید! " من به مزاح و شوخی گرفتم این حرف را و گفتم : لابد این مقدمه اعلام کودتا توسط خامنه ای و اعلام برائت از آن تقلب خونین است! "
اما الان جرس را دیدم که به نقل از منابع خودش همین خبر را تائید کرده است و نوشته : " منابع خبری جرس گزارش داده اند که احمدی نژاد در جریان دیداری که با برخی مدیران خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا) داشته، به آنان گفته است "رهبری در سال ٨٨ من را حفظ کرد تا به این ترتیب نیروهای خودش را حفظ کند چرا که اگر میرحسین موسوی رئیس جمهور می شد، دستگاه وی را برمی چید."
من معتقدم افشای پشت پرده کودتای خونین 1388، برگ برنده تیم مشایی و احمدی نژاد است که شاید با اوج گرفتن دعوا توسط آنها رو بشود. یعنی آنها گناه کودتا را بیاندازند گردن خامنه ای و یارانش. دلجویی غیر مستقیم سید علی خامنه ای در سخنان امروزش از دیکتاتور کوچک هم به نظرم در راستای ساکت کردن او برای بر ملا نشدن اسرار کودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ بود.
 آیا مقدمه اعلام برائت از کودتای انتخاباتی توسط احمدی نژاد برای تبرئه خودش از آن تقلب خونین فراهم می شود؟ باید صبر کرد و دید. آنچه مسلم است این سخنان احمدی نژاد تأیید رخ دادن تقلب در انتخابات خرداد 1388 است.

اکبر گنجی: احمدی نژاد جاسوسی خامنه ای را می کند

اکبر گنجی در مقاله ای که در گویا نیوز نوشته مدعی شده است که دلیل اختلافات اساسی احمدی نژاد و خامنه ای بر سر ماجرای استعفای وزیر اطلاعات ظن جاسوس بودن احمدی نژاد توسط خامنه ای است. او درباره این ادعا می نویسد: " همه به یاد دارند که کیهان و مابقی نهادهای نظامی/ اطلاعاتی / امنیتی جمهوری اسلامی بارها و بارها موسوی و کروبی و خاتمی را عامل موساد و سیا و سرویس اطلاعاتی انگلیس قلمداد کرده/می کنند. حال نوبت احمدی نژاد رسیده است. او "فتنه ای بزرگتر و خطرناک تر از فتنه ی سبز" قلمداد می گردد. اما فقط این نیست. محسنی اژه ای، دادستان کل کشور و وزیر اطلاعات قبلی و از عاملان اصلی سرکوب سه دهه ی گذشته، در 1/2/90 کارهای احمدی نژاد- خصوصاً عزل وزیر اطلاعات- را "توجیه ناپذیر"،"قند آب کردن در دل دشمن" و اگر سلطان علی خامنه ای به داد نرسیده بود،منتهی شونده به در دست گرفتن "بسیاری از قلمروها توسط دشمن" قلمداد می کند.
بیان این سخنان از سوی فردی که در سه دهه ی گذشته از چهره های اصلی نهادهای سرکوب-از جمله اعدام های تابستان 67 - بوده و اینک دادستان کل کشور است،باید بسیار جدی گرفته شود.این مدعیات از "خط/سیاست" جدیدی در پشت صحنه حکایت دارد.
اما سرمقاله ی کیهان صریح تر و شفاف تر این "خط/سیاست" جدید را برملا می کند.از نقطه ی ضعیف تر احمدی نژاد- که تهاجمات وسیع طی ماه های گذشته در صدد نابودی کامل او بوده، یعنی مشایی- آغاز می کند. کیهان سفر مشایی به اردن و سفر بقایی به یمن را علم کرده تا برکناری وزیر خارجه (منوچهر متکی) و عزل وزیر اطلاعات (مصلحی) را "فرمان انتحاری" آمریکا به "مهره های کم بهاتر خود در ایران" به شمار آورد. مشایی به دستور احمدی نژاد وزارت خارجه را دور زده و "ارتباط ويژه با پادشاه اسلام ستيز و مطلقاً آمريكايی اردن" برقرار کرده است.کار او،"بازی در زمین و نقشه ی دشمن" بوده است.اما امری که تحت فرمان دشمن بودن وی را اثبات می کند،"اصرار بر تداوم بازی در زمين دشمن"، برخلاف نظر وزارت خارجه و وزارت اطلاعات است. آمریکا و اسرائیل و انگلیس از طریق مشایی(احمدی نژاد)، سناریوی همیشگی خود را اجرا می کنند:
"دور زدن وزارت خارجه و بسترسازی برای فشلی و كم كاری آن در طول يك سال اخير، براساس سناريويی شك برانگيز و هماهنگ صورت گرفته است...سناريوی مذكور همواره در دستوركار سرويس های سه گانه ی سيا، موساد و اينتليجنس سرويس قرار داشته است. وزارت اطلاعات به ويژه طی 2 سؤال اخير به خاطر نقش آفرينی های درخشان و كم سابقه(از جمله در برابر فتنه ی 88 و شبكه ی موساد و گروهك ريگی و...) مورد حقد و كينه ی دشمنان تابلودار نظام و سرويس های بيگانه ای قرار داشته كه انهدام سناريوی 20 ساله ی خود را در فتنه ی سبز به چشم می ديدند"

او در فراز دیگری از مقاله اش می نویسد: " احمدی نژاد و یارانش در روایدادهای اخیر با اتهام تازه ای مواجه شدند.روزنامه ی سپاه پاسداران(جوان آنلاین) در 29/1/90 آنان را به سرقت اسناد وزارت اطلاعات جهت استفاده علیه رقبای اصول گرای خود در انتخابات آینده متهم کرد.جوان نوشت:
"بهره برداری سیاسی از اسناد و اطلاعات و تلاش برای خصوصی سازی آنان مساله ای بوده که نهادهای امنیتی و اطلاعاتی همواره با آن روبرو بوده اند.این مساله که پیش از این در دوران دوم خرداد نیز خود را به نمایش گذاشته بود وجریانهای سیاسی درصدد نفوذ به دستگاه های امنیتی جهت تامین مقاصد خود بودند گویا این موضوع دراین ایام نیز مورد توجه یک جریان انحرافی است که تلاش دارد با بهره برداری خاص و خروج برخی اسناد و مدارک ویژه مقاصد خود را تامین و از عنصر اطلاعات به عنوان اهرمی برای ترغیب وتهدید برخی از جریان ها و چهره های سیاسی و پیشبرد اهداف سود بجوید.بی گمان این مساله و پی گیری آن خواه از سوی هر فرد و جریانی باشد مورد پذیرش مدیریت و بدنه نهادهای امنیتی نبوده و آنان تامین منافع ملی را به بازی های جریانی تنزل نمی دهند مساله ای که بی شک در این ایام نیز با این مقاومت ها روبرو هستیم".
این ماجرا نیز مسأله ی دیگری بود که آیت الله خامنه ای را وادار به اقدام مستقیم کرد.یکی از مدیران کل اسبق وزارت اطلاعات(از نویسندگان فعلی کیهان)،گوشزد کرده که حکم حکومتی رهبری به وزیر اطلاعات دارای یک نکته ی محوری است که باید بدان توجه شود. می گوید:
"لابد همگان دقت کرده اند که عنوان نامه خطاب به آقای مصلحی است، نه مقامی دیگر. حتی رونوشت نامه هم برای مسئول دیگری ارسال نشده است"
نظامی/اطلاعاتی/امنیتی ها به صراحت به احمدی نژاد می گویند که آیت الله خامنه ای تو را "هیچ" به حساب آورده است.یعنی تو حتی در حد ارسال رونوشت نامه اهمیت نداری.سایت قالیباف(فردا) و دیگر سایت های نظامیان این نکته را به طور همزمان منتشر کردند! "

امان از دستت ای مقام معظم برتری!

دو بیمار بی پول را در تهران و کنار بزرگراه رها می کنند و می روند.
امان از دستت ای مقام معظم برتری!
چهار پناهنده ایرانی در انگلستان لب خود را دوخته اند تا مبادا به ایران بازپس فرستاده شوند.
مقام از دستت ای امان معظم که مقام از تو برآید از دستت!
یک پناهنده ایرانی در هلند خودش را به آتش می کشد و می میرد تا مبادا به ایران بازپس فرستاده شود.
فغان از تو برآید ای مقام! که امان  تو می دهی!
یک ایرانی در بوشهر از شدت فقر و نداری به آتش می کشد و کک کسی هم گزیده نمی شود.
امان از دستت ای مقام معظم!
فاطمه کروبی به علت شدت بیماری از زندان خانگی به محلی نامعلوم منتقل می شود!
امان از دستت!
یازده زندانی در زندان رجایی شهر دست به اعتصاب غذا زده اند و کسی صدایش در نمی آید.
امان از دستت!
در سوریه صدها نفر به دخالت ماموران رژیم ایران کشته می شوند و هیچ مسلمانی در ایران صدایش هم در نمی آید!
امان از دستت!
از دستت!
محمد سیف زاده خبرش می رسد که در زندان حفاظت اطلاعات سپاه در ارومیه بازداشت است.
معونت از آن توست! آه الحاکم تکاثر!
چه این دویدن و بلعیدن ما راست بس!
از بازداشت احمد زیدآبادی بیشتر از 700 روز می گذرد و روزنامه نگاران اصلاح طلب جشن روزنامه تازه تاسیس مشایی را می گیرند.
فغان از دستت از مقام معظم!
محمد نوری زاد در زندان تن به توبه نامه نمی دهد و مجروح می شود و روزنامه نگاران اصلاح طلب جشن روزنامه تازه تاسیس مشایی را می گیرند.
امان از دستت!
...

66 روز از حصر میرحسین می گذرد و کک کسی هم گزیده نمی شود!
66 روز از حصر مهدی کروبی می گذرد و کک کسی هم گزیده نمی شود!
آی گلادیاتورها بتازید بر جرس!
آی گلادیاتورها برینید بر ارس!
آی گلادیاتورها بخندید برصفا!
آی گلادیاتورها بگریید بر وفا!

۱۳۹۰ اردیبهشت ۳, شنبه

سخنان تهمینه میلانی در تلویزیون ولایی

با دیدن این تکه فیلم از تهمینه میلانی و تشریح روابط دخترها و پسرها در جمهوری اسلامی،  دارم فکر می کنم که کار چقدر برای کودتاگران بیخ پیدا کرده که هر طور که شده می خواهند جوانا را جلب تلویزیون کنند. درباره برنامه مزخرف هفت زیاد شنیده بودم، اما باورم نمی شد که یکی مثل مسعود فراستی آنجا نشسته باشد و به جای نقد، بازجویی کند. میلانی در این فیلم به تشریح اجبار حکومت به عدم ارتباط دختران و پسران با یکدیگر و عواقب آن می پردازد و به زبان بی زبانی می گوید: " گیر دادن به جوونها تو خیابان کار رو به رختخواب می کشونه!" دیدنی است و افسوس خوردنی.

سوتی روزنامه رحیم مشایی!

با مهاجرت روزنامه نگاران حرفه ای از عرصه مطبوعات و خانه نشین شدن آنها و روی کار آمدن روزنامه چی های بی تجربه باید هم شاهد این نوع مصیبتها برای مطبوعات ایران باشیم که خبر کشته شدن یکی از اشرار بشود، خبر شهادت یکی از اشرار! از آقای رحیم مشایی و سایر کودتاچیان بیشتر از این انتظار نمی رود البته!

مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان رهبری قلب خود را کجا عمل کرده است؟

خیلی بامزه است. این همه مرگ بر آمریکا و مرگ بر انگلیس، دست آخر روزنامه ضد استکباری رهبری، در دل خبری می نویسد که رئیس مجلس خبرگان رهبری، آیت الله کنی در خارج از کشور عمل جراحی کرده اند و برای اینکه خیلی هم ضایع نشوند، اعلام نمی کنند که این " خارج از کشور " دولت فخیمه انگلستان است!
ظاهرن بدبختی و بیچارگی مرگ بر آمریکا و انگلیس برای مردم تحت ستم ایران است و استفاده از علم و تکنولوژی آنها و دستاوردهای علمی شان برای آقایان مخالف استکبار! است.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲, جمعه

به یاد مصطفی تاج زاده بزرگ مردی که سر خم نکرد


به یاد سید مصطفی تاج زاده که شجاعانه ازآرمانهایش خودش که دفاع از حقوق بشر و آزادی بیان و آزادی فعالیت احزاب و سازمانهای غیردولتی است، دفاع کرد و پایش هم ایستاده و همین حالا که این خطوط را می خوانی در سلول انفرادی در اوین به سر می برد. به یاد مردی که حاضر به خریدن آزادی به بهای پشت پا زدن به آرمانهای اصلاح طلبانه اش نشد.آیا اگر تاج زاده بیرون از زندان بود، در برابر حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و مهدی کروبی و فاطمه کروبی سکوت می کرد؟
در این تکه فیلم تاج زاده می گوید: اهمیت حقوق بشر از اهمیت بمب اتم هم بیشتر است.

چرا میرحسین موسوی و زهرا رهنورد را دوست دارم

آیا تا به حال تصویری از یک مقام سیاسی در جمهوری اسلامی دیده اید که در آرامگاه و مقبره شاعر و هنرمندی گرفته شده باشد؟ آیا تا به حال از سفرهای پرهزینه مقامات عالیه و غیر عالی جمهوری اسلامی عکسی به یادگاری یا مراسمی به افتخار هنرمند و ادیب و شاعری گرفته شده است؟ آن روزها که در ایران بودم کمتر سیاستمداری را سراغ داشتم که اینگونه رفتار کند و به مفاخر واقعی هنر و ادب پارسی احترام بگذارد. عکسی که می بینید متعلق به میرحسین موسوی و زهرا رهنورد بر سر مقبره سعدی رحمت الله علیه است که البته این دو بزرگوار خودشان هنرمندانی هستند چیره دست و صاحب سبک. در ارادت میرحسین به سعدی همین بس که در جواب بی ادبی های احمدی نژاد دروغگو و متقلب گفت: " ادب مرد به ز دولت اوست! "

عکس از ادیب ( متاسفانه نام خانوادگی عکاس واضح نیست )

از میان هزاران دلیلی که برای ارادت به میرحسین موسوی و زهرا رهنورد سراغ دارم یکی هم ارادت این زوج سبز به مفاخر ادب و هنر ایران عزیزمان است. افسوس که این روزها دربندند و جنبش سبزشان دچار روزمرگی است. 

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱, پنجشنبه

عکسی از دستنوشته رامین پرچمی در زندان اوین

به نظرم باید این شعر را در همه وبلاگهای سبز تکثیر کرد. هر ایرانی یک رسانه است. یادمان نرود!
ما دلیرانه به تاریکی شب تاخته ایم
طرح نابودی شب تا سحر انداخته ایم
درود بر غیرت و شرفش که تار مویی اش به هزاران مطرب نان به نرخ روز خور شرف دارد.

هفت بسیجی به جرم سرپیچی در تیراندازی به مردم در روز 25 بهمن دستگیر شده اند

وب سایت العربیه به نقل از الشرق الاوسط مدعی شده است که " در روزهای گذشته هفت نفر ازعناصر بسيج بدلیل عدم اطاعت از دستور فرمانده خود برای تيراندازی ‏بسوی تظاهر کنندگان در خيابانهای تهران در ماه مارس [ احتمالن در درگیریهای 25 بهمن و اسفند ] گذشته اخراج شدند."
به گفته هدی حسنیی وبه نقل از منبع "موثق" این افراد به زندان اوين در تهران منتقل شدند و تحت شکنجه قرار گرفتند. بر اساس اين گزارش بازجویان از آنها خواستند اسامی كسانی را که آنها را تشویق به نافرمانی کردند ونیز اسامی دیگر افرادی را که از دستورات سرپیچی کرده اند اعلام کنند. روزنامه الشرق الاوسط افزود که به دلیل ترس از تکرار چنین حوادثی هفته گذشته سردار جعفری فرمانده کل سپاه خواستار تشکيل جلسه فرماندهان این نیروی نظامی شد ‏تا درباره اقدامی که بايد انجام شود تصميم گيری کنند. ‏
این روزنامه ادامه داد :"جعفری در این جلسه گفته است افرادی که از دستورات سرپيچی کنند بايد اخراج شوند اما برخی از معاونينش گفتند که اين افراد بايد ‏پاکسازی شوند تا پیامی به برای بقیه باشد که با چنين ‏رفتاری مدارا نخواهد شد."
هدی حسینی افزود:" در اين جلسه محمد رضا نقدی فرمانده بسيج گفت بايد زنان و فرزندان بالای دوازده سال کسانی که از ‏فرمان سرپیچی می کنند بازداشت شوند تا ابزاری برای بازدارندگی باشد."
این درحالی است که بقيه افسران حاضر ‏در جلسه گفتند ، باید به توبيخ اين افراد بسنده کرد تا جلب توجه نشود.
‏الشرق الأوسط ادامه داد در حاليکه ايران تلاش می کند در منطقه به عنوان ‏قدرتمندترين نظام ظاهر شود ‏احتمال نافرمانی در میان نيروهای مسلح سپاه پاسداران و بسيج به تهدیدی آشکار ‏برای ثبات نظام ايران تبديل شده است.
این نویسنده در پایان می نویسد اساس ترس نظام ايران اين است که احتمال دارد سرکشی در سطح گسترده صورت گیرد امری که به بروز ‏قیامهای داخلی در مراکز مختلف نظامی منتهی شود به شيوه ای که نتوان آن را تحت کنترل قرار داد.

گفتگوی من با صدای آمریکا را بخوانید

جنگ اطلاعاتی خامنه ای و احمدی نژاد برای بقا سیاسی است


انتشار نامه حمایت آیت الله خامنه ای در حمایت از حیدر مصلحی، وزیر مستعفی اطلاعات جمهوری اسلامی و تاکید وی بر ادامه فعالیت وی در این وزارتخانه، موجب رسانه ای شدن اختلافات و منازعه های سیاسی رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدی نژاد شده است.

این اتفاق در حالی رخ می دهد که هواداران محمود احمدی نژاد در دولت و مجلس همچنان تلاش می کنند تا با ارائه راهکارهای گوناگون در برابر دخالت مستقیم رهبری در امور مربوط به دولت مقاومت کنند.
از جمله این تلاش ها می توان به طرح موضوع تبدیل وزارت اطلاعات به سازمان اطلاعاتی از سوی نمایندگان حامی دولت در مجلس شورای اسلامی اشاره کرد. احمد جلالی فراهانی، روزنامه نگار و دبیر پیشین سرویس اجتماعی خبرگزاری مهر، در گفت و گو با صدای آمریکا به تشریح علل طرح موضوع سازمان شدن وزارت اطلاعات پرداخته است.

صدای آمریکا: به نظر شما انگیزه اصلی طرح موضوع تقلیل جایگاه وزارت اطلاعات به سازمان اطلاعات از سوی نمایندگان حامی محمود احمدی نژاد در مجلس هشتم چیست؟
احمد جلالی فراهانی: طرح این موضوع از سوی هواداران احمدی نژاد در مجلس شورای اسلامی، به نوعی مقاومت آنان در برابر دخالت مستقیم رهبر جمهوری اسلامی در اموری است که قانون اساسی بر عهده رییس دولت گذاشته است. آنان تلاش دارند تا در مقابل ضد حمله آقای خامنه ای، میدان عملیاتی تازه ای را باز کنند که البته به نظرم موفق نمی شوند.

طبق اصل ۱۱۳ قانون اساسی، اختیار تغییر و عزل وزرای کابینه بر عهده شخص رییس دولت است و اشاره ای به تعیین وزرا از سوی رهبری نشده است. با این همه از زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و پس از آن سید محمد خاتمی، تعیین وزرا و حتی مدیران میانی تر دولت با توجه به خوش آمد یا عدم علاقه رهبر ایران، رخ داده و این رویه در دولت دهم توسط برکشیدگان شخص آقای خامنه ای برچیده شده است و پس از نامه وی در خصوص برکناری اسفندیار رحیم مشایی از معاونت اولی رییس دولت و مقاومت یک هفته ای احمدی نژاد و همچنین برکناری تحقیرآمیز منوچهر متکی، وزیر امورخارجه مورد توجه آقای خامنه ای، این برای سومین بار است که احمدی نژاد تلاش می کند نظر خودش را در تعیین وزرا اعمال کند که هنوز موفق به انجام این کار نشده و طرح موضوع سازمان شدن وزارت اطلاعات هم در همین راستاست. چرا که با تقلیل جایگاه وزیر اطلاعات به معاونت یا ریاست سازمان اطلاعات، عملا محمود احمدی نژاد و یارانش نیازی به دخالت رای و نظر رهبر در این باره نخواهند داشت.
صدای آمریکا: به نظر شما چرا آقای خامنه ای با نوشتن نامه مستقیم به حیدر مصلحی، به علنی شدن اختلافاتش با محمود احمدی نژاد تن داد؟
احمد جلالی فراهانی: من ریشه های علنی شدن اختلافات آقای خامنه ای با محمود احمدی نژاد را در سه سطح جستجو می کنم. انگیزه های روانی، انگیزه های سیاسی و انگیزه های سازمانی.

در توضیح انگیزه های روانی باید بگویم که هم خامنه ای و هم احمدی نژاد، پس از کودتای انتخاباتی رخ داده در سال ۱۳۸۸، دچار غرور و تکبر مفرطی شده اند که جز خودشان را نمی توانند ببینند. ضمن آنکه روحیه اقتدارگرایی و تمامیت خواهی دو طرف دعوا، اجازه مخفی نگه داشتن منازعات سیاسی را از هر دوی آنها سلب کرده است. درباره احمدی نژاد باید بگویم که او به خوبی می داند که با پایان یافتن دوران ریاستش بر دولت دهم، دیگر نقش و سهمی در آینده سیاست ایران بازی نخواهد کرد و چون جریان «احمدی نژادیسم» جریانی بی ریشه در بطن اجتماع و نهادهای سیاسی ایران است و وی تلاش می کند تا با به کارگیری الگوی پوتین – مدودف، به بقای خود در آینده سیاسی ایران ادامه دهد.
انگیزه های سیاسی او در این ماجرا هم از همین جا سرچشمه می گیرد. یعنی احمدی نژاد و یارانش با عنایت به این که رای و نظر مردم در انتخابات دور دهم ریاست جمهوری به میرحسین موسوی بوده است و آنان با سازماندهی به تقلب بزرگ در عرصه قدرت باقی مانده اند و تلاش می کنند تا با مبرا دانستن خود از حوادث پس از انتخابات در سال ۱۳۸۸ که تا امروز هم ادامه دارد، عملاً خودشان را به عنوان نیرویی که در مقابل زیاده خواهی های رهبری ایستاده، جا بزنند و به نوعی نقش مخالفان باقیمانده در قدرت را بازی کنند تا بتوانند اقبال دوباره مردم و به ویژه جوانان و نخبگان و طبقه متوسط شهری را متوجه طبقه سیاسی خود کنند. فراموش نکنیم که با دفاع همه جانبه خامنه ای از کودتای انتخاباتی خرداد ۱۳۸۸ شعارها و مطالبات مردمی متوجه شخص رهبری شد.
علاوه بر آن منافع اقتصادی و درآمدهای کلانی که به صورت غیر قانونی در شش سال گذشته نصیب احمدی نژاد و یاران اصلی او شده، مانع از آن می شود که با به پایان رسیدن دوران ریاست وی بر دولت، راضی به کناره گیری از قدرت شوند. البته در این بین نباید فراموش کرد که میزان تخلفات مالی و پولی احمدی نژاد و حواریونش به حدی است که آنان ترس دارند که با روی کار آمدن دولت تازه که از اصولگرایان مخالف و منتقد آنان خواهد بود، فضا برای جواب پس دادن و حساب و کتاب کشیدن از آنان نیز مهیاتر می شود.

درباره انگیزه های سازمانی این اختلاف هم باید بگویم که در حال حاضر نهادهای موازی امنیتی متعددی در نظام سیاسی ایران وجود دارد که اگر چه همه آنان زیر نظر شخص رهبر فعال هستند اما موازی کاری ها، دوباره کاری ها و روی هم افتادگی های عرصه عملیاتی این نهادها و ارگان ها، دردسرهای اطلاعاتی فراوانی را برای شخص آقای خامنه ای و همینطور سایر سران قدرت در ایران به وجود آورده است. چنان که حالا هر یک از طرفین دعوا در منازعه های سیاسی تلاش می کند تا با به دست آوردن اطلاعات دست اول از تخلفات مالی، سیاسی و اخلاقی رقبایش، آنان را به همراهی و هماهنگی با خود در مواقع لزوم وادار کند و یا از این تخلف ها به عنوان برگ برنده ای برای ضربه زدن به حریف استفاده کند و ماجراهایی نظیر ماجرای عباس پالیزدار و افشا شدن فساد اخلاقی و اقتصادی مقام های عالیرتبه نظام سیاسی ایران از همین دست است.
فراموش نکنید که در حال حاضر ارگان های اطلاعاتی نظیر حفاظت اطلاعات ریاست جمهوری، حفاظت اطلاعات ناجا، سپاه پاسداران، قوه قضاییه، بیت رهبری و ... دقیقا همان کاری را انجام می دهند که وزارت اطلاعات انجام می دهد.

صدای آمریکا: به نظر شما درگیری وزارت اطلاعات و یا به عبارت بهتر حامیان آقای خامنه ای با دولت احمدی نژاد به کجا کشیده خواهد شد؟ چرا که مثلا سایت های هوادار رهبر ایران مثل جوان آنلاین که وابسته به سپاه پاسداران است، طی روزهای گذشته از تلاش آقای احمدی نژاد و یارانش برای دست یافتن به اسناد و مدارک ویژه برای تامین مقاصد خودشان در روزهای آینده خبر داده است.
احمد جلالی فراهانی: یکی از معضلات بزرگ نظام جمهوری اسلامی و البته یکی از اصلی ترین دلایل ناکارآمدی آن با وجود درآمدهای سرشار نفتی در ۳۲ سال گذشته، فساد گسترده مالی و اقتصادی و اخلاقی و سیاسی کارگزاران و مدیران حامی شخص رهبر بوده و هست. یکی از وظایف نهادهای اطلاعاتی چنانکه عرض کردم ،همین است که با ثبت و ضبط این تخلفات و نگهداری از آنها، نیروهایی را که وفاداری شان به نظام یا همان رهبری دچار مشکل شده، شناسایی و از عرصه قدرت حذف کنند. و یا به قول خودشان نظام را از دست اجانب مصون نگه دارند. احمدی نژاد و یارانش از این موضوع با خبرند و با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس نهم و ریاست جمهوری دور دهم تلاش می کنند تا با گردآوری اطلاعات مورد نظرشان از رقبای انتخاباتی احتمالی، در صورت کاندید شدن آنها در انتخابات آینده، با انتشار گسترده این اطلاعات، مانع از کسب وجاهت و رای لازم آنان برای ورود به مجلس بعدی و متعاقب آن کاخ ریاست جمهوری شوند.

دلیل اصلی دعوای احمدی نژاد و خامنه ای همین جاست که عامل نفوذی احمدی نژاد در وزارت اطلاعات، یعنی حسین عبدالهی که معاونت هماهنگی این وزارتخانه را بر عهده داشت، توسط حیدر مصلحی برکنار شده بود و آقای احمدی نژاد هم در واکنش به این تصمیم حیدر مصلحی را برکنار و عبدالهی را ابقا کرده بود. به همین خاطر هم هست که به فاصله یک روز پس از ابقای دوباره حیدر مصلحی توسط خامنه ای، مراسم تودیع عبدالهی در وزارت اطلاعات برگزار شد. احمدی نژاد هم نظیر خامنه ای اقتدارش را نه از رای و نظر مردم و مشروعیت ناشی از انتخابات، بلکه از طریق نهادهای امنیتی و اطلاعاتی به دست آورده است. بنابراین با همان سلاحی به جنگ خامنه ای رفته است که او در همه ۲۲ سال رهبری اش با همان سلاح رقبای سیاسی اش را حذف کرده است.
صدای آمریکا: اگر احمدی نژاد در پروسه تسلط بر وزارت اطلاعات ناکام بماند، برای پیروز شدن در منازعات سیاسی پیش رو چه استراتژی را تعریف خواهد کرد؟

احمد جلالی فراهانی : احمدی نژاد هم در دولت نهم و هم در دولت دهم تلاش کرده تا وزارتخانه های کلیدی را از یوغ سیطره آقای خامنه ای خارج کند و در مواردی نظیر استعفای محسنی اژه ای از وزارت اطلاعات دولت قبلی، یا عزل منوچهر متکی از وزارت امور خارجه موفق عمل کرده است. اما نامه اخیر آقای خامنه ای و موضع گیری های او نشان می دهد که رهبر نظام سیاسی ایران قصد مهار کردن احمدی نژاد و یاران اش را به منظور ایجاد تعادل در میان طیف های اصولگرای حامی رهبری برای مواجه با گردنه های سیاسی پیش رو دارد. من فکر می کنم احمدی نژاد در آینده تلاش خواهد کرد تا ناکامی هایش را با تغییر مسئولان وزارتخانه های کلیدی نظیر نفت و کشور و همچنین تقلیل جایگاه وزارت اطلاعات به سازمان جبران کند.

پیام ویدیویی میر حسین موسوی به مناسبت روز معلم و کارگر

ده روز دیگر به روز جهانی کارگران و روز معلم مانده است و خبری از شورای هماهنگی محترم نیست و انگار که حسابی آقایان و خانمها مشغول روزمرگی هستند.
سئوال اینجاست که آیا مواضع میرحسین موسوی نسبت به اهمیت این روز نامعلوم بوده است که اعضای محترم این شورا سکوت اختیار کرده اند؟ نکند مشغول جنگ زرگری خامنه ای و احمدی نژاد شده اند و یادشان رفته است که میرحسین موسوی و کروبی بارها نسبت به تسلیم نشدن در برابر این صحنه آرایی ها هشدار داده اند؟

۱۳۹۰ فروردین ۳۱, چهارشنبه

یک هنرپیشه بریتانیایی در برابر چشم تماشاگران بر روی صحنه خودش را کشت

این خبر از آن خبرهاست. یک هنرپیشه 19 ساله بریتانیایی با وارد آوردن چندین ضربه چاقو در حالی که از سوی تماشاگران به شدت تشویق می شد، بروی صحنه خودکشی کرد.



نام این هنرپیشه بنا به نوشته روزنامه دیلی میل " کیپ راستی والکر " است که از مشکلات روحی روانی رنج می برده.
جالب اینجاست که تماشاگران تازه زمانی پی بردند که این خودکشی واقعی است که صحنه غرق از خون وی شده بوده است.
نمی دانم چرا این خبر مرا به یاد خامنه ای و حرکاتش بعد از انتخابات تقلبی خرداد 88 می اندازد!

یکی از شخصیتهای سریال قهوه تلخ به دلیل شباهت به یکی از مسئولین! حذف شد!

کار سانسور در سرزمین من چنان بالا گرفته که حالا صرفاً به خاطر شباهت یکی از شخصیتهای سریال قهوه تلخ با چهره یکی از مسئولین، سانسورچیان ارشاد، خواستار حذف این شخصیت از کلیت داستان شده اند و مدیری مجبور است کل داستان را به ترتیب دیگری به پیش ببرد!
در این باره سایت انتخاب به نقل از مشرق نیوز نوشته است: پس از آنکه مهران مدیری اعلام کرد سری بیستم قهوه تلخ بعد از تعطیلات نوروز توزیع خواهد شد و پس از تعطیلات خبری از توزیع این مجموعه نشد، گمانه زنی های مختلفی درباره این تاخیر در رسانه ها مطرح شد.
پیگیری ها حاکیست مجموعه بیستم قهوه تلخ مورد بازبینی و اصلاح توسط وزارت ارشاد قرار گرفت و به همین دلیل مهران مدیری مجبور به حذف یکی از شخصیت های داستان خود شده است.
به اعتقاد وزارت ارشاد، شخصیت پردازی امیرحسین رستمی که در مجموعه نوزدهم قهوه تلخ به عنوان پسر جهانگیرشاه وارد داستان قهوه تلخ شده بود شباهت زیادی با یکی از مقامات ارشد دولت دارد و به همین دلیل وزارت ارشاد اصلاحات زیادی در مجموعه بیستم این سریال اعمال کرد.
این در حالی است که وزارت ارشاد و دفتر رئیس جمهور از حامیان این مجموعه بوده اند و حتی وزیر ارشاد سی دی های این سریال خانگی طنز را در همایش ائمه جمعه سراسر کشور توزیع کرد.
قیچی های وزارت ارشاد مهران مدیری را بر آن داشت که به طور کل در قسمت های جدیدی که قرار است وارد بازار شود، نقش پسر جهانگیرشاه را از داستان خارج کند.

به همین دلیل تدوین جدید قسمت های آینده قهوه تلخ زمان بیشتری را طلبیده و عرضه این مجموعه را با تاخیر مواجه کرده است.



گفته می شود فروش قهوه تلخ در چند مجموعه اخیر با رکود مواجه شده بود و طبیعتا این تاخیر و خبر پردازیهای پیرامون آن کمک جدیدی به درآمد تهیه کنندگان این مجموعه خواهد کرد.

حجازی تختی زمانه است، حجازی را دریابیم!

ناصر حجازی را دوست دارم. چنانکه علی کریمی را. با اینکه استقلالی هستم و اصلن استقلالی شدنم هم همان ناصر حجازی علتش بود و سواد و سخن گفتنش، اما کریمی را بخاطر جسارتش در بیان حقیقت و سبز بودن و سبز ماندنش دوست دارم. البته حجازی در آخرین باری که بر صندلی مربیگری استقلال نشست دیگر آن حجازی رویایی دهه 70 نبود که بتواند استقلال را به فینال جام باشگاههای آسیا ببرد. اما حجازی همیشه برای من حجازی است. عقاب تیز پنجه دروازه تیم ملی که مانندش هرگز نیامد و احمدرضا عابدزاده هم شانه ای از شانه های بلند او پائین تر است.
حالا اما حجازی نه در ورزش که در شرف و پایمردی و مردانگی پا پیش گذاشته و تختی وار از مردمش حمایت می کند و در برابر کودتائیان می ایستد و مردانه می گوید: " به من می گویند عصبانی نشوم ، مگر بی غیرتم وقتی درد و مشکلات مردم را به چشم می بینم ، با بی تفاوتی از کنار آن بگذرم.آمده اند و یارانه ها را به مردم غالب کرده اند.زندگی مردم بهتر نشده که بدتر هم شده است .خدمت به مردم یعنی فراهم کردن رفاه و آسایش آنها اما متاسفانه شاهد نداری و سختی زندگی مردم هستیم.دولت می گوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک میکنیم ، مگر مردم گدا هستند ؟ مردم ایران روی گنج خوابیده اند ، نفت، گاز و... دولت حق ندارد به مردم کمک کند،دولت باید کار کند، خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دودستی تقدیم آنها نماید.چهل هزار تومان در ماه به مردم می دهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت می کنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند.از دید مسوولین خدمت دولت به مردم یعنی کار کردن مردم برای دولت واینکه مردم کار کنند و پولشان را تقدیم دولت نمایند! .



برای من گاز می آمد چهل هزار تومان و حالا می آید یک میلیون تومان .گاز به کشور همسایه با مبلغی بمراتب کمتر از آنچه از جیب مردم برداشت می کنند ، صادر می شود.با دیدن این شرایط نباید عصبانی شوم ؟ نباید حرص بخورم و شرایط جسمانی ام مثل امروز شود.من این حرفها را برای خودم نمی زنم.به هر حال از آنجایی که چهره شناخته شده ای هستم و مردم به من لطف دارند ، زندگی ام می گذرد حتی با اینکه بیماری ام بسیار پر هزینه است با لطف مسوولین بیمارستان کسری، مالک گسترش فولاد تبریز و اندوخته پس اندازم روزگار سپری می شود اما اگر مردم عادی شرایط امروز من را داشتند و با یک بیماری پر هزینه روبرو شوند ، چه باید بکنند؟بروند بمیرند؟من ناصر حجازی هستم ، سرد و گرم روزگار را چشیده ام . عمری از من گذشته است. هیچ ابایی هم ندارم که اگر من را ببرید وبا شلیک 2 تیر به زندگی ام خاتمه دهید. حرفهایم از سر دلسوزیست.کمی مراعات مردم را کنید..مردم را دوست داشته باشید تا آنها هم شما را دوست داشته باشند.مردم معنای خدمت را می دانند و اگر آن را احساس نمایند پا به پای دولت می ایستند و اگر نمی توانید رفاه مردم را فراهم سازید ، بروید .من 4 سال قبل و در اواسط فصل وقتی دیدم اعضای هیات مدیره با دخالتهایشان اجازه نمی دهند تا در تیم مردمی استقلال علیرغم توانایی ام کار کنم و ماندنم فایده ای ندارد بخاطر مردم در حالی که مرا می خواستند ، رفتم تا شاید دیگران بتوانند موفق باشند.مردم ایران قدرشناس هستند.قدر این قدرشناسی را بدانید."
ما سبزها باید از حجازی حمایت کنیم تا جنبش مان به لایه های زیرین جامعه هم تسری یابد. حجازی تختی زمانه است. حجازی را دریابیم. اگر تختی موجب بسط و گسترش آرمانهای دکتر مصدق و ملی مذهبیون در میان توده های مردم شد، چرا ناصر حجازی چنین کاری را برای سبزها نکند؟

علی لاریجانی از احمدی نژاد شکایت کرده است

ایسنا به نقل از ابراهيم رئيسی، معاون اول قوه قضائيه جمهوری اسلامی ايران، امروز سه‌شنبه ٣٠ فروردين ١٣٩٠نوشته است که  «نامه ارسالی از سوی رئيس مجلس شورای اسلامی مبنی بر عدم اجرای قانون تشکيل وزارت ورزش و جوانان توسط دولت، با جديت رسيدگی خواهد شد و در اين راستا پرونده آن به واحدهای قضايی مربوطه ارجاع شده است.»

رئيسی افزود: «سازمان بازرسی کل کشور موظف است اين موضوع را در حوزه وظايف نظارتی بررسی و نتيجه را سريعاً اعلام کند.»

۱۳۹۰ فروردین ۳۰, سه‌شنبه

مرغ یک پا دارد: احمدی نژاد می گوید مصلحی دیگر وزیر اطلاعات نیست

همین الان خبری روی سایت " دولت یار " که از نزدیکترین سایتها به کودتاگران است، در خبری نوشته است: " یک منبع آگاه در دولت به نقل از دکتر احمدی نژاد ، گفت جناب آقای مصلحی دیگر وزیر اطلاعات نیست. "
این سایت نوشته است که احمدی نژاد ساعتی پیش با اشاره به جلسه ای که در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی داشته و دلایل خود را در خصوص پذیرش استعفای جناب آقای مصلحی ، وزیر محترم اطلاعات بیان کرده و اعلام داشته ایشان دیگر وزیر اطلاعات نیست و در جلسه فردای هیئت دولت نیز حضور نخواهد داشت. به ادعای این سایت هم اکنونا حمدی نژاد سرپرستی وزارت اطلاعات را بر عهده دارد! "
باقی اش را خودتان قضاوت کنید. البته باید تا جلسه فردای کودتاگران در کاخ ریاست جمهوری صبر کرد.

آتش جنگ قدرت دامن هدیه تهرانی را هم گرفت

ظاهرن آتش جنگ قدرت دامن هدیه تهرانی را هم گرفته است. این بازیگر سرشناس ایرانی بنا بر آنچه که خبرگزاریهای ایران نوشته اند امروز برای شرکت در جلسه رسیدگی به پرونده مالی نمایشگاه عکسی که دو سال پیش برگزار کرده بود، به دادگاه رفته است.
شاکی پرونده هم البته طراح نمایشگاه عکس خانم تهرانی که آذرماه سال ۸۸ در تهران برگزار شد، از وی به خاطر عدم وصول چک مربوط به این نمایشگاه شکایت کرده است.
سنگچی، وکیل شاکی خانم تهرانی، امروز (سه شنبه ۳۰ فروردین) گفت: "هدیه تهرانی مدعی است توانایی پرداخت این پول را ندارد و سازمان میراث فرهنگی که پرداخت آن را تقبل کرده، باید پول را پرداخت کند."
به گفته وکیل شاکی، خانم تهرانی در اسفندماه گذشته از جنبه کیفری پرونده به تحمل یک سال زندان محکوم شده بود که دادگاه تجدید نظر او را تبرئه کرد؛ او از جنبه حقوقی هم به پرداخت ۳۴ میلیون تومان و خسارت تأخیر تأدیه محکوم شد که دادگاه امروز دادگاه تجدید نظر این جنبه پرونده اوست.
همزمان حسن محسنی، سخنگوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، در ارتباط با "عدم پرداخت مبلغ نمایشگاه عکس" خانم تهرانی به خبرگزاری فارس گفت: "سازمان میراث فرهنگی هیچ قراردادی با هدیه تهرانی ندارد."

یک سایت حامی احمدی نژاد خطاب به حامیان خامنه ای: ماجرای کودتای انتخاباتی را بر ملا می کنیم

یک سایت حامی دولت کودتاخطاب به حامیان رهبر ایران با اشاره تلویحی به کودتای انتخاباتی 88 نوشت: " کاری نکنید دکتر ( ! ) مهر را از دهان بردارد که اگر چنین شود با مردم خشمگینی طرف خواهید بود که فتنه شما را در نیمی از روز جمع خواهند کرد."
سایت «دولت‌یار» وابسته به تیم احمدی‌نژاد هشدار داد چنانچه حملات حامیان خامنه‌ای به دولت ادامه یابد و آن‌ها بخواهند دولت را سرنگون کنند، باید منتظر «زد و خورد‌های خونین و بی‌قاعده‌ای» در کشور بود.
این سایت همچنین خطاب به محافظه‌کاران مخالف دولت احمدی‌نژاد نوشته است: «اگر مردم عمق فساد و جنایات برخی‌ها را بدانند مطمئن باشید کاخ‌های شما را یکی بعد از دیگری فرو خواهند ریخت.»
به نظر می رسد با شدت گرفتن دعوای احمدی نژاد و خامنه ای احتمال طرح موضوع " ارتکاب به تقلب انتخاباتی در سال 1388 به دستور شخص خامنه ای " در دستور کار تیم احمدی نژاد قرار بگیرد.
آنان قصد دارند با این کار خودشان را از ارتکاب آن تقلب بزرگ و حوادث پس از آن مبرا اعلام کنند.

اعتراف عجیب و بی سابقه آیت الله جوادی آملی: مقصر اصلی آتش زدن قرآن جمهوری اسلامی است

ندای سبز آزادی به نقل از  آیت‌الله عبدالله جوادی آملی نوشته که این روحانی عالی رتبه در حوزه علمیه قم دیروز در دیدار جمعی از دانش پژوهان جامعه المصطفی العالمیه، خطاب به حاضران گفته است: شما در عین حال که سیاسی هستید، سیاسی کاری نکنید، وگرنه اولین آسیب به دین و قرآن وارد می‌شود. اگر ما اینها را با هم مخلوط نمی‌کردیم، قرآن را آتش نمی‌زدند و مسجد را تخریب نمی‌کردند.
آیت‌الله جوادی آملی افزود: دین – همان راهی را که شهید مدرس و امام خمینی(ره) رفتند- عین سیاست ماست، ولی بازی کردن با دین چنین خطرهایی هم دارد.
آیت‌الله جوادی آملی گفت: باید استقلال حوزه را حفظ کنیم و در عین سیاسی بودن با دین سیاست‌بازی نکنیم!
پس از 32 سالی که از عمر جمهوری اسلامی می گذرد، این نخستین باری است که یک روحانی عالی رتبه مورد تائید حاکمیت در حوزه علمیه قم چنین سخنانی را بر زبان می آورد.

مرگ یک زندانی سیاسی دیگر در زندان اوین و بی خیالی من و تو!

زندانیان سیاسی یکی یکی و به دلایل کاملن معلوم در زندان اوین جان می سپارند و ما مشغول دعوای مشایی و خامنه ای شده ایم. در آخرین نمونه از این نوع جنایات کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی خبر از درگذشت حسن ناهید زندانی سیاسی بند 350 زندان اوین تهران خبر داده است که در اثر ابتلا به بیماری سرطان و بی توجهی مقامات قضایی به وضعیت در راه آزادی ایران جان سپرده است.

گزارش دریافتی کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی (www.komitedefa.com)حاکی از آن است که آقای حسن ناهید زندانی سیاسی دو هفته پیش در بیمارستان درگذشته است. وی به اتهام افشای اسناد طبقه بندی شده و به جرم جاسوسی در سال 1383 به سه سال زندان محکوم شده بود اما سه سال بیش از مدت محکومیت خود را ،به دلیل عدم پرداخت 63 هزار یورو جریمه نقدی،در زندان به سر برد.
حسن زارع زاده اردشیر سخنگوی برون مرزی کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی در این باره گفت: مرگ حسن ناهید مشکوک است چرا که او در زندان در شرایط فشار قرار داشت و با وجود بیماری حاد و وضعیت وخیمی که از آن به شدت رنج می برد، اما مقامات قضایی و امنیتی در این چند سال از مداوای او در بیمارستانی خارج از زندان جلوگیری کردند تا اینکه اخیرا پس از انتقال دیرهنگام به بیمارستان، وی درگذشت.

یک رفته گر بوشهری از شدت فقر خودش را به آتش کشید و مرد!

می دانم این خبر موجب برافروخته شدن وجدان هیچ ایرانی نخواهد شد، اما می نویسیم تا وظیفه ام را انجام داده باشم. می دانم این خبر حتی موجب عصبانیت ما پشت مونیتور نشسته ها هم نخواهد شد اما باید آن را نوشت تا دنیا بداند در سال " جهاد اقتصادی " چه بلایی بر سر مردم ایران می آید. یک رفته گر بوشهری به نام " ر. ک " روز گذشته در مقابل ساختمان شهرداری این شهر از شدت فقر و فلاکت خودش را به آتش کشید و مرد.
این در حالی است که مسئولان شهرداری بوشهر به شدت در تلاش برای بی ارتباط دانستن این موضوع با مسائل اقتصادی و مرتبط کردن آن با مسائل خانوادگی هستند.

عکسهایی از تحقیر دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد به بهانه مسابقه

این عکسها را یکی از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد جشن را دانشگاه فردوسی مشهد برگزار کرده است. انداخته. خودتان قضاوت کنید رفتار توهین آمیز حکومتی که تعریفش از زن و دانشجو بهتر از این نیست.
به قول نوشابه امیری بحث بر سر یک بازی ساده جوانانه نیست؛ بحث آن است که چگونه عقب ماندگانی از جنس احمدی نژاد و نوچه هایش، با حمایت مردی که خواهر کر و لالش شنیده موقع تولد گفته است "علی"، از جوانان ما می خواهند یا با "ماژیک" آنان بنویسند یا در سیاه چال های آقایان، سرمشق مرگ بنویسند.



ذوالنور: حتی بسیجی ها هم خامنه ای را تحویل نمی گیرند/ مامورن امنیتی در 25 بهمن وحشت کرده بودند

اعترافات مجتبی ذوالنور در یک محفل خصوصی خواندنی است. سخنان او را وب سایت کلمه منتشر کرده است. این اعترافات را باید خواند. اینها در تاریخ ثبت خواهد شد.
مجتبی ذوالنور، جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه، هفته گذشته در یک محفل خصوصی که تعدادی از طلاب حوزه علمیه قم و روحانیون مورد وثوق وی در آن حضور داشتند، به تشریح دیدگاه های خود درباره مسایل روز پرداخت و در پاسخ به سوالی درباره علت دستگیری و ضرب و شتم حجت‌الاسلام نوراللهیان، از اعضای سابق بیت رهبری و مسئول سابق حوزه های علمیه خارج از کشور، در مراسم تشییع جنازه پدر مهندس موسوی گفت: آقای نوراللهیان که شما می شناسید، خیلی تغییر کرده است. او یکی از مصادیق خواص بی بصیرت است که در سالهای اخیر رفته رفته از آقا فاصله گرفته است و متاسفانه هنگام دستگیری هم شدیدا علیه آقا در حال شعار دادن بوده و به ایشان هتاکی کرده است. لذا دوستان مجبور به دستگیری او شده اند.
حجت‌الاسلام نوراللهیان که ذوالنور به بازداشت او اشاره کرده و به دروغ اتهام هتاکی را به او نسبت داده، از اعضای خانواده شهدا و نیز از روحانیون فعال در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات دهم ریاست جمهوری است که روز یازدهم فروردین‌ماه امسال در حاشیه مراسم تشییع پیکر مرحوم حاج میر اسماعیل موسوی، پس از ضرب و شتم شدید، دستگیر شد و برای چند روز در زندان اوین بازداشت بود. او که برادر دو شهید است، سابقه حضور در جبهه‌های دفاع مقدس، معاونت وزارت اطلاعات و نیز فعالیت در بیت رهبری تا پیش از انتخابات دهم ریاست‌جمهوری را در کارنامه خود دارد و جالب است که این شخصیت مورد احترام اصولگرایان و اصلاح طلبان، اکنون از سوی یک چهره تندرو، به عنوان خواص بی بصیرت متهم می‌شود.
ذوالنور درباره علت ممانعت از برگزاری آرام و مسالمت آمیز مراسم تشییع جنازه مرحوم میر اسماعیل موسوی نیز گفت: راستش را بخواهید ما نمی توانیم اجازه هیچ گونه تجمع و راهپیمایی را به اینها بدهیم. چون به محض اینکه فرصتی پیدا می کنند، جمعیت انبوهی را جمع می کنند. نمونه آن همین ۲۵ بهمن بود که پرسنل نیروی انتظامی در همان اوایل کار مرعوب بزرگی جمعیت شدند و اگر بچه های سپاه و بسیج به موقع عمل نمی کردند، معلوم نبود چه اتفاقی بیفتد.
این روحانی شاغل در نیروهای نظامی افزود: ما با همه امکاناتی که در اختیار دوستان می گذاریم، اما هنوز نمی توانند جمعیت مناسبی را برای سفرهای رهبری به صحنه بیاورند؛ نمونه آن در همین سفر اخیر به قم بود، به گونه ای که جمعیت برخی جلسات تکراری شد.
ذالنور در بخش دیگری از سخنان خود ضمن گلایه به حضار گفت: در جلسات و تجمعات حتی همان افراد ثابت و همیشگی هم دیگر به طور مرتب شرکت نمی کنند.
وی با اشاره به تعداد کم شرکت کنندگان در نماز جمعه قم گفت: اگر نماز جمعه قم در حرم حضرت معصومه برگزار نشود که همواره زوار شهرستانی در حرم حضور دارند، شاید جمعیت آن کمتر از نصف میزان جمعیت فعلی باشد.
این روحانی تندرو به جای اینکه به آسیب شناسی علت حضور نیافتن مردم در نمازجمعه بپردازد، در ادامه اظهار داشت: در گذشته بسیاری از فضلا و مدرسین حوزه در نماز شرکت می کردند و تلویزیون تصویر آن ها را نشان می داد، اما الان با وجود توصیه هایی که به آن ها شده است، باز حضور معنی داری ندارند. البته ممکن است این عدم حضور ناشی از نوعی تنبلی و کاهلی باشد!
وی در ادامه با انتقاد شدید از عدم تحرک و انفعال نیرو های به زعم وی هوادار نظام گفت: با وجود حمایت ها و پشتیبانی های گسترده و مختلفی که صورت گرفته، هنوز دوستان ما نتوانسته اند فضای اینترنت را تحت تاثیر حضور خود قرار دهند و متاسفانه به گفته ایشان جریان فتنه حضور پر رنگ و قوی دارد. البته بسیج و سپاه کارهایی را در خصوص تسخیر فضای مجازی در دستور کار خود دارد.
این روحانی حامی دولت به تجربه نیروهای سرکوبگر در دو سال گذشته اشاره کرد و گفت: در اوایل کار، بخشی از نیروها دچار رعب و وحشت شده بودند و برخی ناهماهنگی هایی هم وجود داشت؛ اما به تدریج با تدبیر مقام رهبری و هماهنگی های صورت گرفته، بحران مهار شد و اخیرا نیز با تدبیر ایشان موسوی و کروبی به حصر کشیده شدند و مدیریت فتنه به خارج از کشور منتقل شد، که در خارج هم به دلیل اختلافات گسترده بین خودشان و عدم ارتباط با داخل کشور، دیگر توان چندانی در هدایت جریان فتنه ندارند.
پیش از این هم علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه، در همایش بصیرت افزایی، بهداشت و سلامت خانواده های سپاهیان و بسیجیان در مشهد، گفته بود: امروز فضا برای برخورد با سران فتنه فراهم نیست؛ مشکل عمده در این راه برخورد و حمایت افرادی است که پس از برخورد مانند مجمع مدرسین قم و دیگران بیانیه می‌دهند؛ برخورد با سران فتنه باید هوشمندانه باشد؛ چراکه نباید مشکل را چند برابر کنیم و باید به فضای جامعه هم توجه کنیم.

۱۳۹۰ فروردین ۲۹, دوشنبه

به یاد مهدی کروبی بزرگ

به یاد آن شیخ بزرگ که پای حرفش ایستاد!

یا علی موقع تولد و دیدار امام زمان و سید خراسانی کم بود، مسیحش هم کردند

زمان بیرون آمدنشان از رحم مادر که یا علی گفتند. امام زمان را هم که دیده اند. سید خراسانی را هم که جیب بغلشان گذاشته اند. همه این ها کم بود، مسیح مصلوب هم شدند. من فقط موندم این مسیح ِمصلوبِ سید خراسانی که امام زمان را دیده و موقع تولد " یا علی " هم گفته، مریض بود احمدی نژاد رو با دروغ و تقلب رئیس دولت کند که این همه درد سر برای خودش و خلق الله درست بشود!
فردا خود خدا هم می شود احتمالن!

کارگردان مستند " ظهور نزدیک است " بازداشت شد

در ادامه درگیریهای احمدی نژاد و خامنه ای و هوادارانشان با یکدیگر، کارگردان مستند " ظهور بسیار نزدیک است " روز گذشته بازداشت شد. بازی هر روز بامزه تر از روزهای قبل می شود. بازی که البته بازنده اصلی اش خامنه ای است.

۱۳۹۰ فروردین ۲۸, یکشنبه

عجب خر تو خری مملکت!

حیدر مصلحی نرفته به فرموده " آقا " بر می گردد. والا همچین مملکت داری نوبره بخدا! آخر یکی نیست به خامنه ای بگوید باباجان واقعن ارزشش را داشت که خودتان را برای کسی که برای شما تره هم خورد نمی کند، هزینه کردید؟ خلاصه که الان دیدم خبرگزاریهای ایران نوشته اند، مصلحی نرفته برگشت! این طور زمامداری آدم در ایام هیتلر هم بی سابقه بوده است! به قول ظریفی: " عجب خر تو خریه مملکت! "

خامنه ای درگذشت پدر میرحسین را به خانواده اش تسلیت گفته است

این خبر از آن خبرهاست. باید آن را به دقت تجزیه و تحلیل کرد. تابناک خبر از ارسال پیام تسلیت خامنه ای به خانواده مرحوم میراسماعیل موسوی توسط رئیس دفتر رهبر نظام سیاسی جمهوری اسلامی داده است. البته چنانچه از متن خبر بر می آید این پیام تسلیت به برادر میرحسین و نه خود موسوی ارسال شده است.

به گزارش «تابناک»، چندی پیش حجت‌الاسلام والسلمین محمدی گلپایگانی رییس دفتر رهبری، با حضور در منزل آقای حاج میرعبدالله موسوی ـ فرزند ارشد آن مرحوم ـ ضمن ابلاغ پیام تسلیت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، با خانواده‌ آن مرحوم ابراز همدردی کرد.

به بیژن پاکزاد که او هم سبز بود

بعضی کسان هستند که تو را در برابر بیگانگان سرفراز می سازند. بیژن پاکزاد یکی از آنان بود. او که جزوی از مردم سبز ایران زمین بود. روحش شاد و نامش جاودان باد!

فیلمی که مرا به یاد دعواهای مخالفان جمهوری اسلامی با یکدیگر می اندازد

من متاسفم که این را می نویسم. اما گاهی در بالاترین وقتی نظرات را می خوانم تازه می فهمم که چرا جمهوری اسلامی دوام آورده است. راستش مخالفان این نظام شباهتهای بسیاری با آن در رفتار و گفتار دارند. خشونتی که در این فیلم که در وب سایت العربیه قرار گرفته میان دو کارشناس دعوت شده رخ می دهد بی شباهت به مجادله ایرانیان مخالف نظام در بالاترین و دیگر سایتهای اینترنتی نیست. تحمل ناپذیری و توهین و خشونت کلامی نسبت به کسی که نظراتش موافق ما و عقاید ما نیست. فیلم را ببینید و خودتان قضاوت کنید. 

۱۳۹۰ فروردین ۲۷, شنبه

اگر خامنه ای همان امام زمان شد، تعجب نکنید!

کار دارد به جاهای باریک می کشد. تا دیروز که سید خراسانی شد سید علی خامنه ای که اگر معجزتی داشت دست خودش را علاج می کرد و سرطانی که با آن دست و پنجه نرم می کند. حالا اما مصباح یزدی مدعی شده است که ایشان مقام و منزلتش از سید خراسانی هم بالاتر است.
وب سایت دیگربان به نقل از سایت بی باک نیوز نوشته است: " بنابر روایت قاسم روانبخش٬ ( دبیر سیاسی هفته نامه پرتو که متعلق به مصباح یزدی است ) او در واکنش به محتوای «مستند ظهور» گفته است: «اعتقادی که من به مقام معظم رهبری دارم خیلی بالا‌تر از آن سید خراسانی است که در روایات آمده است.»
در «مستند ظهور» ادعا شده که علی خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد به ترتیب سید خراسانی و شعیب‌ابن صالح دو تن از یاران امام دوازدهم شیعیان در زمان ظهور هستند.
آن‌طور که روانبخش گفته است٬ آقای مصباح یزدی با تائید تلویحی سید خراسانی بودن رهبر جمهوری اسلامی اظهار داشته که «لزومی ندارد ما برویم دنبال آن روایات تا تاییدی بر معظم له بگیریم. به مراتب بسیار بالا‌تر از آن سید خراسانی که در روایات آمده است، ما به مقام معظم رهبری اعتقاد داریم.»
 مصباح یزدی همچنین درباره انگیزه عوامل سازنده این مستند هم گفته که «فکر نکنم تولیدکنندگان قصد خاصی داشته باشند. ممکن است قصدشان هم خیر باشد امّا پرداختن به این مسائل درست نیست.»
خدا را چه دیدید! شاید همین فردا پس فردا یکی بلند شود و بگوید اصلن خامنه ای خود امام زمان هستند و هر کی مخالفت کند گردن زده می شود.

بالاخره یک روحانی به ماهیت فعلی جمهوری اسلامی اعتراف کرد

این نوشته را من در وبلاگ آیت الله امجد از روحانیان سرشناس قم خواندم. تلخ اما واقعی است. خودتان بخوانید و قضاوت کنید:
ملاک ومعیار حق و حقیقت است ملاک امجد و غیر امجد نیست باید برگردیم به حقیقت / حقیقت دین قائم به شخص نیست / یک گناه ما داریم آنهم خودپرستی است/ الآن طوری شده وقتی مطلبی می گویی اشکال دارد نگویی اشکال دارد کاری را انجام دهی اشکال دارد انجام ندهی اشکال دارد جلسه تشکیل دهی تشکیل ندهی اشکال دارد هرکار بخواهی بکنی اشکال دارد/ سابق با تیغ ریش می زدند الان با ریش تیغ می زنند/ اگر کسی از خدا نترسد هم خودش از همه می ترسد هم همه از او می ترسند/ باید یک توبه عمومی بشود و الّا دچار طوفان های سهمگین می شویم که این ایمان های ضعیف ما توان تحمل در مقابل آنها را ندارد.

۱۳۹۰ فروردین ۲۶, جمعه

این معجزات برای خامنه ای مشروعیت نمی آورد

درست در اوج بالا گرفتن کشمکش ها میان دو طیف حامی دولت و رهبری بر سر توزیع گسترده سی دی فیلم موسوم به " ظهور بسیار نزدیک است و افزایش انتقادات حامیان آیت الله خامنه ای نسبت به انتشار این فیلم، " انتشار یک فیلم چند دقیقه ای در سایت اینترنتی یوتیوب در چند روز گذشته، بار دیگر اهالی فارسی زبان سرزمین مجازی اینترنت را متوجه خود کرده است. تکه فیلمی که از سخنرانی سعیدی یکی از وعاظ تولیت قم است که در آن مدعی معجزتی مشابه لحظه تولد امام اول شیعیان می شود.
این اتفاقات در حالی در دنیای رسانه های فارسی زبان داخل کشور رخ می دهد که به زعم اغلب کارشناسان مستقل و بی طرف سیاسی، نظام جمهوری اسلامی این روزها با یکی از بزرگترین بحرانهای پیش روی خود مواجه شده است. بحرانی که به نظر می رسد مشروعیت و جایگاه شخص اول نظام سیاسی ایران را به چالش می کشد. بحران مشروعیت رهبری.
نخستین معجزه
در فیلم مذکور یکی از وعاظ تولیت قم به نام سعیدی پرده از نخستین معجزه آیت الله خامنه ای در بدو تولد بر می دارد و به نقل از شوهر خواهر ناتنی او می گوید: " پدر آیت الله خامنه ای پس از درگذشت همسر اولش، مادر وی را به همسری اختیار کردند و وقتی مادر آیت الله خامنه ای به ایشان حامله شدند و وقت زایمان رسید .... قابله داشت زمینه تولد این فرزند ( سید علی خامنه ای ) را فراهم می کرد، ناگهان فریاد زد: « علی نگهدارت باشد! » وقتی ما ( خواهر ناتنی آیت الله خامنه ای و اطرافیان ) پرسیدیم چه شده است، قابله گفت: نوزاد شما ( سید علی خامنه ای ) در بدو تولد گفت : « یا علی ! »
برخی از کارشناسان سیاسی معتقدند که انتشار این تکه فیلم که با دوربینی کاملن حرفه ای تصویربرداری شده است در فضای مجازی اینترنت، احتمالن پاتکی است که هواداران محمود احمدی نژاد، برای دفع کردن حملات وسعت گرفته حامیان رهبری در خصوص انتشار گسترده سی دی " ظهور بسیار نزدیک است " ترتیب داده اند.
در این باره می توان به آخرین واکنشها نسبت به انتشار این سی دی از سوی مصباح یزدی اشاره کرد که درباره این فیلم گفته است: " اعتقادی که من به مقام معظم رهبری دارم خیلی بالا‌تر از آن سید خراسانی است که در روایات آمده است."
در «مستند ظهور» ادعا شده که آیت الله خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد به ترتیب سید خراسانی و شعیب‌ابن صالح دو تن از یاران امام دوازدهم شیعیان در زمان ظهور هستند.
مصباح یزدی در ادامه اظهار داشته " لزومی ندارد ما برویم دنبال آن روایات تا تاییدی بر معظم له بگیریم. به مراتب بسیار بالا‌تر از آن سید خراسانی که در روایات آمده است، ما به مقام معظم رهبری اعتقاد داریم."
اوهمچنین درباره انگیزه عوامل سازنده این مستند هم گفته است " فکر نکنم تولیدکنندگان قصد خاصی داشته باشند. ممکن است قصدشان هم خیر باشد امّا پرداختن به این مسائل درست نیست. "
به دنبال این سخنان امروز خبرها حاکی از آن بود که مسئولان امنیتی تصمیم گرفته اند تا از توزیع و پخش " مستند ظهور"جلوگیری کنند. آنهم در شرایطی که ماهها از انتشار گسترده این فیلم در شبکه های اینترنتی و به صورت سی دی گذشته است.
ریزشها ادامه دارد
این همه در حالی اتفاق می افتد که ریزش نیروهای هوادار کودتاگران همچنان ادامه دارد و در آخرین تحول از این دست، برجسته‌ترین وبلاگ‌نویس محافظه‌کاران با اعلام برائت از محمود احمدی‌نژاد اعلام کرده است که  در حال حاضر «احمدی‌نژادی» واقعی به همه «بدگمان» است٬ همه را «منحرف» می‌داند و به مراجع تقلید احترام نمی‌گذارد.
امید حسینی دارنده وبلاگ «آهستان» که سال گذشته (۱۳۸۹) به عنوان برترین وبلاگ‌نویس محافظه‌کاران انتخاب شد و محافظه کاران وبلاگ وی را ششمین وبلاگ برتر جهان می‌دانند٬ نوشته که «من دیگر خودم را احمدی‌نژادی نمی‌دانم، اما دشمن او هم نیستم.»
او در ادامه تصمیمی گرفته است که واقعیاتی از حامیان دیکتاتور کوچک را بر ملا کند. حسینی می نویسد:  «من از خودم مایه می‌گذارم و به دیگران کاری ندارم. خوشبختانه آرشیو وبلاگ من، همه نشانه‌های یک نیروی احمدی‌نژادی متعصب را دارد. متهم کردن همه، ناحق پنداشتن همه، بدگمانی به همه. از نگاه من ِ احمدی‌نژادی، همیشه و در همه حال، حق با احمدی‌نژاد بود.»
این وبلاگ‌نویس در ادامه با انتقاد از برخورد احمدی‌نژادی‌ها با سایر محافظه‌کاران نوشته است: «از نگاه احمدی‌نژادی‌ها حق همیشه با احمدی‌نژاد بود و احمدی‌نژاد هم همیشه با حق. دیگران اگر با او همکاری می‌کردند قابل ترحم بودند وگرنه حتما ریگی به کفش داشتند.»
وی اضافه کرده است: «البته ماجرا به همین‌جا ختم نشد. کم‌کم این نگاه شک آلود و اهانت‌آمیز، دامن علما و مراجع را هم گرفت و باز هم معیار قضاوت درباره مراجع، حمایت و یا عدم حمایت آنها از دولت و احمدی‌نژاد شد.... و اگر مرجعی کمترین انتقادی به دولت و یا رییس جمهور بکند، از طرف احمدی‌نژادی‌ها متهم به بی‌بصیرتی می‌شود.»
به نوشته وبلاگ «آهستان» احمدی‌نژاد به جای کم کردن حاشیه‌ها و راضی کردن مراجع، «حاشیه‌ها را بیشتر کرد. جالب اینکه نظرات رهبری را هم بهانه می‌کرد: یعنی فاصله قائل شدن بین نظرات رهبری و مراجع.»
حسینی نوشته که بعد‌ از سال‌ها حمایت متعصبانه از احمدی‌نژاد به این نتیجه رسیده‌ که دیگر به کسی اطمینان مطلق نداشته باشد، به خصوص کسانی که در عرصه سیاست فعالیت می‌کنند.
جنگ ادامه دارد
مرور این نوشته و نوشته های از این دست که در حال  گسترش در فضای رسانه های اینترنتی در ایران است نشان دهنده عمیق تر شدن شکافها میان حامیان دیکتاتور کوچک از یک سو و دیکتاتور بزرگ از سوی دیگر است. جنگی که بیشتر از پیش موجب فروپاشی مشروعیت آیت الله خامنه ای می گردد. رهبری که جایگاهش به شدت در میان هواداران جنبش سبز در داخل کشور آسیب دیده و حالا با جنگ قدرتی که میان هواداران او و احمدی نژاد آغاز شده است، روند این فروپاشی به صفوف هواداران اصولگرا و افراطی اش هم کشیده شده و در آینده شاهد ریزش بیشتر این نیروها خواهیم بود.
شاید کسانی همچون مصباح یزدی ها، پناهیانها، طائبها، مهدی احدیها، سعیدیها این خطر را به خوبی درک کرده اند که حالا از دیدار آیت الله خامنه ای با امام زمان خبر می دهند و برایش معجزه " یاعلی " می سازند و او را از سید خراسانی هم بالاتر می دانند. کافی است به یاد بیاوریم گفته های مهدی احدی را که اخیراً گفته است که از قول کاظم صدیقی امام جمعه تهران شنیده که رهبر ایران با امام زمان دیدار داشته است! نسخه دیداری و شنیداری این گفته ها مهم در اینترنت موجود است و بازدید کننده فراوان دارد.
با این همه بسیاری از کارشناسان سیاسی معتقدند آبروی رفته از عالی ترین مقام حکومتی ایران در پی نادرایتی های وی در حوادث پس از کودتای 22 خرداد 1388، و گسترده و عمیق تر شدن ترَکهای وجاهت سیاسی وی بویژه پس از حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسرانشان، با این وصله پینه های خرافی، نزد اکثریت مردم ایران و به تبع آن مراجع عالی رتبه حوزه های علمیه و هوادارانشان، ترمیم نمی شود.
طرفه اینکه بی کفایتی ها و زیاده طلبیهای احمدی نژاد و یارانش، در این ماجرا مزید بر علت شده است. پس جای تعجبی ندارد اگر مسابقه بادمجان دور قاب پیان " ولایت " برای بالاتر بردن شیوه تملق و چاپلوسی را رقابتی برای هیچ ارزیابی کنیم. رقابتی که نتیجه ای معکوس برای اعتبار مخدوش و مشروعیت منفور شده وی در پی دارد. این موضوع را تنها با جستجویی کوچک در فضای اینترنتی این روزهای ایران زمین می توان به راحتی مشاهده کرد.

چهار کشته در درگیریهای امروز اهواز

سایت العربیه مدعی شد که درگیری های متفرقی میان جوانان منطقه صیاحی که خود را برای بزرگداشت روز خشم اهواز در روز 15 آوریل آماده می کنند، در یکی از اتوبان های اهواز روی داد.



بنا بر این گزارش درگیری هنگامی روی داد که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به منطقه قبلیه عرب "السواری" یورش بردند. این درگیری به کشته شدن دو جوان اهوازی و زخمی شدن شماری از نیروهای امنیتی انجامید. از سویی گروه های حقوقی اهوازی اعلام کردند که شمار دستگیر شدگان به 150 نفر رسید که 30 تن از آن ها زن هستند. در آخرین تحولات اهواز، یک جوان در محله کوت عبد الله در اثر خفگی با گاز اشکاور ساخت روسیه جان سپرد. یک گروه حقوق بشری اهوازی با صدور بیانیه ای که نسخه ای از آن در اختیار "العربیه.نت" قرار گرفته است، از ناکامی نیروهای بسیج در دستگیری همسر ابوثائر در محله شلنگ آباد خبر داده است. ساکنان محله با درگیری با نیروهای بسیج مانع از این دستگیری شدند. همچنین مقام های استانی با اقدام به قطع خطوط اینترنت، برق و آب در محله ملاشیه وضعیت فوق العاده در آن اعلام کردند. نیروهای بسیج اقدام به مصادره ماهواره و کیس های کامپیوتر ساکنان محله هایی کرد که احتمال درگیری در آن ها می رود.

خامنه ای و 14 نفر از مقامات ایرانی متهمان اصلی پرونده ترور حریری هستند

وب سایت العربیه به نقل از ایران بریفینگ نوشته است که  یک مقام آگاه در دادگاه لاهه که خواسته نامش فاش نشود گزارش داده است که نام چهارده ایرانی در لیست متهمان در ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان قرار دارد.
رفیق حریری سال 2005 در انفجار مهیبی در مرکز بیروت پایتخت لبنان کشته شد. پس از این حادثه دادگاهی بین المللی برای پی گیری پرونده ترور تشکیل شد که به موضوع اختلاف اصلی در محافل سیاسی لبنان تبدیل شد. این دادگاه در کیفرخواست خود قرار است حزب الله و همپیمانانش رابه دست داشتن در ترور حریری متهم کند لذا حزب الله و هوادارانش مخالف ادامه فعالیت دادگاه هستند. حزب الله دادگاه را آلت دست آمریکا و اسرائیل برای ضربه زدن به مقاوت و لبنان می داند. اما گروه مقابل که آن را سعد حریری فرزند رفیق حریری و همپیمانانش تشکیل می دهند، خواستار مجازات عاملان ترور توسط دادگاه بین المللی هستند.
برپایه گزارش سایت "ایران بریفینگ" پس از آنکه در ماه فوریه گذشته دادستان پرونده ترور رفیق حریری در دادگاه بین المللی سازمان ملل کیفرخواست اولیه را تنظیم و به دادگاه ارائه کرده است ، اکنون از سوی منابع آگاه در دادگاه مشخص شده است که نام چهارده ایرانی به عنوان متهمان درجه دو و سه این پرونده در کیفرخواست معرفی شده اند.
به گزارش این سایت به نقل از یک منبع آگاه در دادگاه لاهه ، به غیر ازنام آیت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران و فرماندهان وقت کل سپاه پاسداران ونیروی قدس می توان وزیر امورخارجه وقت ایران و همچنین سفیر ایران در لبنان و چند کارمند سفارتخانه های ایران در لبنان را نیز مشاهده کرد. همچنین نام دو ایرانی نیز که از تجار و سرمایه گذاران در عرصه غلات هستند نیز در این پرونده وجود دارد که از طریق محموله های تجاری مواد منفجره و همچنین خودرویی را ازکشوری در آسیای شرقی به همین منظور به لبنان فرستاده اند.
این گزارش می افزاید که از چند ماه پیش ایران و یک کشور اروپایی در حال گفت و گو و رایزنی هستند تا نام دست کم رهبر و فرماندهان ارشد نظامی ایران از میان متهمان این دادگاه حذف شود .
برپایه همین خبر در کیفر خواست دادگاه آیت الله خامنه ای و فرماندهان کل و نیروی قدس سپاه به عنوان آمرین حادثه معرفی کرده که پشتیبانی و تدارکات این ترور را برعهده داشته اند و وهجده عضو حزب الله لبنان به عنوان مجریان و سه افسر پلیس لبنان به عنوان عامل شناخته شده اند.

۱۳۹۰ فروردین ۲۵, پنجشنبه

عکسی کمتر دیده شده از مهدی کروبی

این عکس را که در وب سایت  وحید رحمانیان دیدم یاد آن شیخ شجاع افتادم که به همراه میرحسین عزیز همچنان در بندند و اتفاقن در ایران قیامت هم نشد. از آقای وحید رحمانیان ممنونم که با گذاشتن این عکس کمتر دیده شده در وبلاگش به یادآوری آن شیخ بزرگ یاری رساند.

بحران مشروعیت خامنه ای و پرده برداری از نخستین معجزه رهبر جمهوری اسلامی

تلخ است. واقعن تلخ است. اینکه سید علی خامنه ای مشروعیتش روز به روز در میان هوادارانش کمتر و کمتر می شود، کار را به جایی رسانده که متملقان و چاپلوسان و بادمجان دورقاب چیان از او برای لمحه ای بیشتر و لقمه ای چربتر، امام معصوم که می سازند هیچ، حالا رفته رفته افراط را به جایی رسانده اند که اول او را سید خراسانی جا می زنند و بعد  برای وی معجزه هم آورده اند.
این فیلم را با دقت ببینید تا دستگیرتان شود بحران مشروعیت رهبری جمهوری اسلامی چقدر جدی است.

یک نکته را هم حیفم می آید ننویسم. این صلوات فرستادن مردم در پایان آن شرح معجزه واقعن تلخ است و دردناک و وحشت افزا که چطور این مردم تا این حد فریب دین فروشانی نظیر این آخوند پاچه خوار ( سعیدی ) تولیت قم را می خورند و صلوات می فرستند.

۱۳۹۰ فروردین ۲۴, چهارشنبه

ادبیات سکسی سعید تاجیک وشکنجه گران اوین

ادبیات سعید تاجیک به رقم شیعه گریهای طالبانی اش، به شدت سکسی است و مرا یاد بازجویی هایی اوین و ادبیات شکنجه گرانش می اندازد. ادبیاتی که بیشتر از آنکه شبیه لمپنها و چاله میدانهای دوران مشروطه و دهه های 30 تا 60 در ایران باشیم، به ادبیات فاحشه های خیابانی طعنه می زند. ادبیاتی که نشان دهنده عقده های جنسی و حقارتهای ناشی از ناکامیهای متعدد آن در برقراری روابط جنسی رخ داده و شخصیت آنان را به شدت متمایل به مسائل سکسی کرده و می کند و این امر باعث می شود تا فحاشی آنان بیشتر از آن که مردانه باشد، زنانه است.
مثلن در فیلم منتشره از سعید تاجیک او بارها می گوید: " جرت می دم! " یک لات و لمپن هرگز از چنین ادبیاتی استفاده نمی کند، بلکه برعکس این ادبیات تکه کلام فاحشگانی است که برای بدست آوردن پول تن فروشی می کنند.
در همین مصاحبه ای تاجیک با روزآنلاین داشته جایی می گوید: "   من اون کسی که دست دوست دخترشو گرفته اومده بیرون، بستنی لیس می‌زنه، می‌خواد با کفش نماز بخونه، دهنشو جر می‌دم! " دقت داشته باشید این دیالوگ در کجاها تاکید دارد. " لیس زدن " دوست دختر " و دوباره " جر دادن " این افعال شما را یاد چه کسانی می اندازد؟ لمپنها؟ یا فاحشه ها؟
در جای دیگری تاجیک به نوشابه امیری می گوید: " این کثافت ها این همه از تمام خط قرمزها عبور کردن، به تمام مقدسات ما توهین کردن، هیچکس رگ اش بیرون نزد، اون وقت من به کره هاشمی گفتم یابو به تریج قبای همه برخورده؟ "
توجه داشته باشید می گوید " کثافتها! " و یا می گوید: " به کره هاشمی گفتم یابو به تریج قبا ... " این دیالوگ بیشتر از آنکه مردانه باشد زنانه است و آدم را یاد خان باج خانومها می اندازد تا چاقوکشها!
در جای دیگری می گوید: " من دارم با یک دختر هرزه برخورد می کنم! " در این جمله هم فاعل " دختر هرزه " است.
من شک ندارم که مادر سعید تاجیک از زنان یکه بزن فامیل و محله بوده است. امری که البته درباره شکنجه گران اوین هم صادقه. شکنجه هاشون بیشتر نشان دهنده عقده های جنسی سرخورده شده در این جماعت است که خودش را در ادبیات آنان به نمایش می گذارد.