این پیام توسط یک شخص مطمئن از سوی شمس الواعظین روزنامه نگار نامی ایران که برای گذراندن دوران محکومیتش توسط نظام استبدادی سلطان خامنه ای به زودی راهی در زندان می شود، در اختیار من قرار گرفته است. شمس از همه همکارانش خواسته تا این پیام را به هر طریق ممکن منتشر کنند و من به سهم خودم آن را در این جا منتشر می کنم:
به همه همکارانم درهر کجای گیتی سلام می کنم و درود می فرستم
من برای مدتی در میان شما نخواهم بود، قرار است برای اجرای حکم ظالمانه زندان به زودی خود را به اوین معرفی کنم. این کمترین چیزی است که به گمان من برای حفظ استقلال روزنامه نگاران و حفظ موقعیت حرفه ای روزنامه نویسی در کشور باید به عنوان هزینه پرداخت کنیم.
طی 10 سال اخیر این پنجمین بار است که به زندان می روم به اتهام حرف زدن و نه چیز دیگر.
وقتی در یک سرزمین حرف زدن جرم تلقی می شود، معنای آن این است که اندیشیدن و فکر کردن نیز ضوابطی دارد البته از دیدگاه کسانی که برای حرف زدن شهروندان و روزنامه نگاران محدودیت ایجاد می کنند. ما روزنامه نگاران باید خود را سپر بلای شهروندان بکنیم تا در تمامی امور از حق آزادی بیان برخوردار باشند. به زندان افکندن مدافعان آزادی بیان و اندیشه آخرین رفتاری است که در قرن بیست و یکم به نام پاره ای از کشور ها از جمله ایران ثبت شده است اما خرسندی من این است که این شیوه رفتار حکومت های یاد شده آخرین مقاومت های خود را تجربه می کند.
من به همه همکاران گرامی ام به ویژه روزنامه نگارانی که در سایه این محدودیت ها و انبوده مشکلات در درون کشور مشغول فعالیت هستند این امید را می دهم که نابسامانی های موجود رو به پایان است حتی اگر بهای این ماجرا سنگین باشد.
به همه همکارانمان مجددا درود می فرستم و به آنها توصیه می کنم که با نگاهی سرشار از امید به آینده به فعالیت های خود ادامه دهند و از موانع موجود نهراسند.
به همه همکارانم درهر کجای گیتی سلام می کنم و درود می فرستم
من برای مدتی در میان شما نخواهم بود، قرار است برای اجرای حکم ظالمانه زندان به زودی خود را به اوین معرفی کنم. این کمترین چیزی است که به گمان من برای حفظ استقلال روزنامه نگاران و حفظ موقعیت حرفه ای روزنامه نویسی در کشور باید به عنوان هزینه پرداخت کنیم.
طی 10 سال اخیر این پنجمین بار است که به زندان می روم به اتهام حرف زدن و نه چیز دیگر.
وقتی در یک سرزمین حرف زدن جرم تلقی می شود، معنای آن این است که اندیشیدن و فکر کردن نیز ضوابطی دارد البته از دیدگاه کسانی که برای حرف زدن شهروندان و روزنامه نگاران محدودیت ایجاد می کنند. ما روزنامه نگاران باید خود را سپر بلای شهروندان بکنیم تا در تمامی امور از حق آزادی بیان برخوردار باشند. به زندان افکندن مدافعان آزادی بیان و اندیشه آخرین رفتاری است که در قرن بیست و یکم به نام پاره ای از کشور ها از جمله ایران ثبت شده است اما خرسندی من این است که این شیوه رفتار حکومت های یاد شده آخرین مقاومت های خود را تجربه می کند.
من به همه همکاران گرامی ام به ویژه روزنامه نگارانی که در سایه این محدودیت ها و انبوده مشکلات در درون کشور مشغول فعالیت هستند این امید را می دهم که نابسامانی های موجود رو به پایان است حتی اگر بهای این ماجرا سنگین باشد.
به همه همکارانمان مجددا درود می فرستم و به آنها توصیه می کنم که با نگاهی سرشار از امید به آینده به فعالیت های خود ادامه دهند و از موانع موجود نهراسند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر