۱۳۸۹ آبان ۱۵, شنبه

منطق چاقو

" اين نظام روزگاره … يعني اين روزگاره خان دايي … نزني، مي زننت! "

ندای سبز آزادی - احمد جلالی فراهانی
1- درست چند هفته پس از برگزاری مانور اقتدار نیروی انتظامی در تهران و هشدار سردار احمدی مقدم فرمانده پلیس کشور از احتمال وقوع فتنه اقتصادی، فیلمی در اینترنت منتشر شد که در آن مرد جوانی در یکی از پرترددترین خیابانهای تهران با ضربات چاقو رقیب عشقی خودش را در برابر نگاه مبهوت عابران و ماموران پلیس به قتل می رساند و برای زجر کش کردن قربانی اش بی هیچ کس اجازه نمی دهد که او را به بیمارستان ببرد. در این مستند واقعی که توسط دوربینهای موبایل عابران ضبط و سپس از طریق اینترنت به تمام جهان مخابره شده است، آنچه بیشتر از حادثه قتل جلب توجه می کند درماندگی و واماندگی ماموران پلیس حاضر در صحنه است، که تنها نظاره گر حادثه هستند و مقتول در برابر چشمان متحیر آنان جان می دهد. چند روز پس از انتشار این فیلم سرتیپ حسین ساجدی نیا، فرمانده پلیس تهران درباره دو ماموران پلیس در محل وقوع جنایت حاضر بوده اند به خبرگزاری ایسنا گفت که ماموران در دستگیری قاتل " تعلل " کرده اند و به این دلیل برخورد انضباطی لازم با آنها انجام خواهد شد.

2- یک هفته پیش از انتشار این فیلم پلیس تهران از اجرای طرح امنیتی در تهران آنهم به شکل محله به محله خبر داده بود. اسم این طرح امنیت محله محور بود و هدف از اجرای آن مبارزه با مرجمان در ۸۰۰ نقطه تهران بود. رئیس پلیس تهران گفته بود هدف از اجرای این عملیات ایجاد احساس امنیت در شهروندان است.

3- حادثه قتل نه در مناطق محروم و فقیر نشین تهران که در یکی از مرفه نشین ترین نقاط ایران یعنی منطقه سعادت آباد تهران آن هم در یکی از شلوغترین خیابانهای این منطقه رخ می دهد.

4- یک هفته پیش از این حادثه فیلم دیگری در اینترنت منتشر شد که در آن ماموران نیروی انتظامی ارومیه به زشت ترین و زننده ترین وجهی با دختری که از نظر آنها حجابش مشکل داشته برخورد می کنند. این صحنه را هم موبایل دوربین دار یکی از شهروندان ضبط و سپس در شبکه های جهانی منتشر شده است. در فیلم مذکور ماموران نیروی انتظامی تمام تلاششان را می کنند تا دختر جوان را بر خودروی پلیس سوار کنند که با مقاومت شدید دختر روبرو می شوند.

5- روز گذشته خبرگزاری فارس عکسهایی را از بازی فوتبال دو تیم صنعت نفت آبادان و استقلال تهران منتشر کرد که در آن جوانانی دیده می شوند که چاقو بدست با یکدیگر گلاویز شده اند و این حادثه در برابر تعداد زیادی از تماشاگرانی اتفاق می افتد که بیشتر نگران نتیجه دعوا هستند تا ریخته شدن خون دعوا کنندگان.

6- خبرگزاریهای ایران در پانزدهمین روز شهریور ماه گذشته به نقل از سرهنگ عباسعلي محمديان، رئيس پليس آگاهي تهران بزرگ نوشته اند که ۴۰ درصد قتلهايی که طی یکسال گذشته در تهران رخ داده بوسيله چاقو بوده است. سرهنگ محمدیان در این باره به شدت ابراز نگرانی کرده است.

7- سرهنگ مصطفايي، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي ناجا در گفتگویی که تابستان گذشته با خبرگزاری ايسنا داشته گفته است:آمارها نشان مي دهد که ۴۶ درصد از قتل هاي کشور در سال جاري به وسيله استفاده از چاقو رخ داده است و ۶۸ درصد از قتل هاي کشور بدون برنامه ريزي قبلي به وقوع مي پيوندد و متهمان پس از ارتکاب قتل از اقدام خود پشيمان مي شوند و آرزو مي کنند که کاش چاقويي به همراه نداشتند.

8- معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي ناجا در همین گفت و گو گفته است: در سه استان کشور سهم وقوع قتل توسط چاقو به ۷۱ درصد مي رسد و در پايتخت ۵۶ درصد از قتل ها به وسيله چاقو رخ مي دهد که اين آمار از ميانگين کشوري نيز بيشتر است.

ناعدالتی و ناامنی
به نظرم فیلم منتشر شده در اینترنت که در نوشته فوق سخن از آن رفت آئینه تمام نمای جامعه امروز ایران است. جامعه ای که مردمش از اجرای عدالت توسط دستگاه قضایی و برقراری نظم و امنیت توسط پلیسش قطع امید کرده اند و چاره را در اجرای خودسرانه قانون می دانند و قانون در چنین جامعه ای چیزی فراتر از انتقام گیریهای ایلی و عشیره ای نیست.

بی عدالتی و ناامنی طی 17 ماه گذشته چنان فراگیر شده است که شهروندان خشونت زده ایرانی این روزها ترجیح می دهند حق را با ملاک و معیار خود تعریف و عدالت را با شیوه و روش خود اجرا نمایند. پلیس و دستگاه قضا در ایران که تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری هم در اجرای مسئولیت واقعی خود وامانده بودند به دلیل مواجه با خیل بیشمار معترضان سیاسی از فردای انتخابات عملاً همان ته مانده اعتبار خود را هم از دست داده اند. چنانکه نظام ناپیدای اجتماعی حالا ترجیح می دهد تا سنتهای منسوخ قبیله ای را جایگزین تمسک و توسل به شیوه های مدرن احقاق حق نماید و این همه در جامعه ای رخ می دهد که حاکمانش نظام قضایی و امنیتی آن را جزو کارآمدترین نظامها می دانند.

از کنار فیلم مورد بحث در این نوشته نباید به سادگی گذشت. این فیلم نشان می دهد که جمهوری اسلامی این روزها علاوه بر بیماری مهلک ورشکستگی اقتصادی ناشی از بریز و بپاش های بی خط و ربط دولت کودتا، گرفتار بیماری خاموش اما مهلک ورشکستگی اجتماعی هم شده است.

این روزها می توان صدای مام میهن را از زبان مادر قیصر قهرمان فیلمی به همین نام که چهل سال پیش توسط مسعود کیمیایی ساخته شد شنید. آنجا که می گوید: " تقدير من اينكه بچه هام به دست خودشون يكي يكي خودشونو نفله كنن! "

نظام روزگار در جمهوری اسلامی همان جمله معروف قیصر است که این نوشته را با آن شروع کرده ام. " نزنی میزننت! " آیا این همان عدلی است که 32 سال پیش رهبران انقلاب وعده اجرای آن را می دادند؟

هیچ نظری موجود نیست: