۱۳۹۰ آذر ۴, جمعه

متن سخنان من درباره فیلم جدایی نادر از سیمین در سینما " بیو " کپنهاگ


آخرین ساخته اصغر فرهادی، شب گذشته نخستین اکران عمومی اش را در دانمارک در حالی آغاز کرد که علی رغم سردی هوا، با استقبال گسترده مردم دانمارک و ایرانیان مقیم این کشور روبرو شد.
پیش از آغاز نمایش این فیلم احمد جلالی فراهانی، روزنامه نگار و مستند ساز ایرانی مقیم کپنهاگ،  به دعوت انجمن Frit Iran برای مخاطبان دانمارکی از شرایط دشوار فیلم سازی در ایران و حواشی که فیلم جدایی نادر از سیمین با آن روبرو بود، سخن گفت.
این مستند ساز ایرانی همچنین پس از پایان نمایش فیلم، در نشستی که به همین مناسبت صورت گرفته بود به نقد و بررسی آخرین ساخته اصغر فرهادی برای تماشاگران ایرانی و دانمارکی پرداخت.
فراهانی در این نشست گفت: « فرهادی در آخرین ساخته خود انسان ایرانی را در مقابل خود قرار داده است و با تردستی و زیرکی هنرمندانه ای او را به قضاوت درباره خودش و فضای اجتماعی که در آن زندگی می کند، دعوت می کند. »
این مستند ساز افزود: « فیلم فرهادی با دادگاه شروع می شود و با دادگاه به پایان می رسد و این دادگاه در واقع دادگاهی است که هر یک از ما هر روز با آن دست و پنجه نرم می کنیم. فرهادی از همین سكانس ابتدایی ما را در معرض گفت‌وگوی شخصیت‌های اصلی فیلم قرار می دهد و هنرمندانه به جای حكم صادر كردن برای آنها از ما  می‌خواهد تا خود به داوری درباره آنها بنشینیم و قاضی این دعوا شویم. و این اتفاق یکی از درخشان ترین ویژگیهای فیلم جدایی نادر از سیمین است و ما در سینمای ایران كمتر فیلمی را سراغ داریم كه اینگونه فاصله كارگردان - تماشاگر را حذف كند و بلاواسطه مخاطب را با اثر همراه كند. »
فراهانی در ادامه گفت: « در فیلم جدایی نادر از سیمین بر خلاف عرف سینمای داستانی كه قهرمان داستان در پایان فیلم بر سر دو راهی انتخاب قرار می گیرد، در اینجا نویسنده و کارگردان از همان ابتدای فیلم قهرمانان فیلم بر سر دو راهی قرار می گیرد نكته‌ای كه در این سكانس وجود دارد و در تمام فیلم گسترده می‌شود عدم ارتباط كلامی بین شخصیت‌هاست. »
این روزنامه نگار در ادامه سخنانش گفت: « در فیلم شخصیت‌های اصلی مدام در آزمون‌های كوچك و بزرگ قرار می‌ گیرند تا درونیات و احساسات خود را بیرون ریخته و در مقابل دیدگان تماشاگر بگذارند. در واقع فرهادی بدون آنکه بخواهد چیزی را جار بزند و یا با خودنمایی های باسمه ای شعاری را به خورد تماشاگر بدهد، به ما می گوید که زندگی عرصه همین آزمون‌ و خطاهاست و تنها نقطه امید بخش در این وانفسای زیستن میان چم و خم جدال نفس گیر مدرنیته و سنت، تلاش شخصیت ها برای انسان ماندن و با شرافت زیستن است. »
جلالی فراهانی افزود: « فیلم فرهادی می خواهد بگوید که فاجعه در زندگی روزمره ما زمانی رخ می دهد که انسانیت خود را فراموش می کنیم و یادمان می رود که ما پیش از هر چیز انسانیم. با این همه فرهادی همچون فیلم درباره الی، بر فردیت انسان‌ها تاکید دارد و همچنان معتقد است که فردیت انسانها را نمی‌توان نادیده گرفت. فردیتی كه قادر است حداقل برای لحظاتی كوتاه هم كه شده سوء برداشتهای آزار دهنده در روابط انسانی را به قرینه آن تبدیل كند و انسان‌ها را در كنار هم بنشاند. »
او سپس افزود: « در فیلم فرهادی ما با جهانی مدور روبرو هستیم و فیلم ساختاری دایره وار دارد. جدایی نادر از سیمین با دادگاه شروع می شود و با دادگاه به پایان می رسد. با سئوال شروع می شود و با سئوال به پایان می رسد. آدمها رابطه ای حلقه ای با یکدیگر دارند و تسلسل حلقه ها زنجیره ای از حوادث را پدید می آورد که یکی بدون دیگری ناممکن است و این الگو در تمام فیلم و در مناسبات بین شخصیتها تنیده شده و آنها را در روزمرگی خود غرق می‌كند. »
به عقیده فراهانی در فیلم جدایی نادر از سیمین هیچ دیالوگ، کاراکتر، موقعیت و صحنه ای اضافی نیست و ساختار مستند گونه فیلم و اصرار فرهادی بر استفاده از دوربین روی دست، تنش موجود بین تمام كاراكترها را توجیه می‌كند. الگوی دایره وار فیلم كه با یك فضای متشنج شروع می‌شود و با همین منظره به پایان می‌رسد، با عنصری بصری به نام دوربین روی دست، یكنواخت و یكدست می‌شود و با تكرار و یكنواختی مضمون فیلم همسان می‌گردد. »
این روزنامه نگار در ادامه به تحلیل شخصیتهای فیلم پرداخت و گفت: « مهمترین شخصیت این فیلم به نظرم، راضیه است. اوست که انسان امروز ایرانی را به چالش می کشد و از او می پرسد: " آیا دین همچنان می تواند برای حل مشکلات امروز بشری راه حل پیشنهاد کند؟ آیا قوانین و احکام و فتاوای دینی قدرت اداره جامعه سردرگم امروز ایران را دارد؟" فرهادی زیرکانه با طرح این سئوال، تلاش می کند تا مخاطب را به اندیشیدن درباره این سئوالات وادار کند، بی آنکه اصراری به ارائه راه حل در این باره داشته باشد. در واقع راضیه نماد واماندگی سنت در جامعه توسعه یافته امروز ایران است.»
او افزود: « در جدایی نادر از سیمین، پدر نادر نماد شکوه و احترام از دست رفته گذشته است. شکوه و احترامی که گاهی نقش وجدان و ناخودآگاه انسان امروز ایرانی را بازی می کند. شکوه و عظمتی که دچار فراموشی شده است و نسلهای امروز از برقراری ارتباط با آن ناتوان هستند. هر چند تلاش می کنند تا او را همچنان حفظ کنند. »
فراهانی سپس افزود: « نادر نماد روح عملگرا اما وفادار به سنتهای گذشته ایرانیان است که همچنان برای ماندن در جامعه متلاطم امروز ایران، دست و پا می زند. روح عملگرایی که اهل عقب نشستن و تسلیم نیست و می داند دربرابر آنها که از نمد دین برای خود کلاه می سازند، چگونه رفتار کند. »
این روزنامه نگار در تحلیل شخصیت حجت گفت: « کاراکتر حجت من را به یاد حاکمیت فعلی ایران می اندازد. شخصیتی که اهل منطق نیست و عصبی و پرخاشگر است و نگاهش به دین نگاهی ابزاری است و تلاش می کند با ترساندن این و آن حرف خود را به کرسی بنشاند. »
او سخنان خود را اینگونه به پایان برد که: « فرهادی با فیلم جدایی نادر از سیمین به ما نشان می دهد که چطور فجایع امروز انسان ایرانی با همین دروغهای کوچک و کم اهمیت شکل می گیرد و از انسان ایرانی می خواهد تا برای همیشه تکلیف خودش را با خودش روشن کند. در فیلم جدایی نادر از سیمین دختر نادر همان وجدان پاک و بی آلایش ماست که در برابر بزرگترین چالش تاریخی خود قرار گرفته است: تن دادن به زیستن در دنیای متلاطم دروغ و فریب یا گریختن به فردایی بهتر؟ »
در ادامه این برنامه حضار ایرانی با طرح سئوالاتی نظرات این روزنامه نگار ایرانی را درباره موضوعات مورد نظر خود جویا شدند.

۱۳۹۰ آذر ۱, سه‌شنبه

نقد و بررسی "جدایی نادر از سیمین" با حضور احمد جلالی فراهانی در کپنهاگ برگزار می شود


جلسه نقد و بررسی فیلم سینمایی جدایی نادر از سیمین، برای نخستین بار به همراه نمایش این فیلم موفق ایرانی در سینمای " گراند بیو " کپنهاگ، با حضور یک روزنامه نگار و مستند ساز ایرانی ساکن دانمارک، برگزار می شود.
در این نشست قرار است، احمد جلالی فراهانی، به بررسی " نقش مخرب دروغ و نهادینه شدن آن در جامعه امروز ایران " بپردازد.
جدایی نادر از سیمین فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی اصغر فرهادی، که در سال ۱۳۸۹ ساخته شده است، از موفق ترین آثار سینمای ایران در طول حیات هنر هفتم در سرزمین ایران، محسوب می شود.
این فیلم برنده جوایز بین‌المللی متعددی همچون خرس طلایی جشنواره فیلم برلین، و جوایز نخست جشنواره های آسیاپاسیفیک، آمستردام، ونکور، سن پترزبورگ، تورنتو، سیدنی و ... بوده‌ است.
احمد جلالی فراهانی، سال میلادی گذشته با فیلم مستند سوفار در جشنواره بین المللی سینمای مستند دانمارک حضور یافت و کارگردانی و تهیه کنندگی فیلمهای مستندی نظیر " مروارید کویر " و " ما روزنامه نگاریم " را در کارنامه کاری خود دارد.
فیلم مستند سوفار، همچنین در اسفند ماه سال گذشته در کافه RETRO کپنهاگ به نمایش عمومی گذاشته شد.
این فیلم همچنین پیش از این در نوامبر سال 2010 میلادی در جشنواره بین المللی فیلمهای مستند کپنهاگ در بخش سینمای مستند زیر زمینی ایران به نمایش گذاشته شده بود. 
فیلم " جدایی نادر از سیمین" طی یک سال گذشته موفق شده است رکورد پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران که پیش از این در اختیار فیلم سینمایی "اخراجی‌های ۲" به کارگردانی مسعود ده‌نمکی با ۸٫۵ میلون دلار بود، را بشکند.
این فیلم با فروشی فراتر از ۱۰ میلیون دلار لقب پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را از آن خود کرده است.
این فیلم هم اکنون به عنوان نماینده سینمای ایران در بخش بهترین فیلم خارجی‌ زبان هشتاد و چهارمین دوره جوایز اسکار در حال رقابت با فیلمهای مهم سینمای جهان در سال جاری میلادی است.

۱۳۹۰ آبان ۳۰, دوشنبه

اینم فیلم حمله ماموران امنیتی به روزنامه ایران


علی اکبر جوانفکر، مشاور رسانه ای احمدی نژاد در روزنامه ایران دستگیر شد

دوستانم از روزنامه ایران الان خبر دارم کردند که علی اکبر جوانفکر ، مشاور رسانه ای محمود احمدی نژاد در حین برگزاری نشست مطبوعاتی خود در روزنامه ایران بازداشت شده است. بنا به گزارش منابع خبری آقای جوانفکر توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شده است. منابع خبری می گویند در حین دستگیری ماموران وزارت اطلاعات آقای جوانفکر را ضرب و شتم کرده اند.

روز گذشته علی اکبر جوانفکر، مشاور رسانه ای محمود احمدی نژاد به یک سال حبس و سه سال محرومیت از فعالیت مطبوعاتی محکوم شده بود.

رفقای من می گویند در حال حاضر درهای روزنامه ایران پلمپ شده است و ماموران وزارت اطلاعات اجازه خروج و یا ورود هیچ کس را نمی دهند. 
همچنین خبرها حاکی از آن است که احمدی نژاد تلفنی تهدید کرده که در صورت بازداشت جوانفکر، خودش به ایرنا خواهد رفت. 
خبرها حاکی از آن است که رئیس دولت نهم  نشست شهدای غدیر را نیمه تمام گذاشته است.

همچنین خبر رسیده که ماموران امنیتی در دفتر ایرنا، گاز اشک آور زده اند و خبرنگاران تحریریه در اتاقشان آتش روشن کرده اند و شعار الله اکبر می دهند.
از داخل روزنامه خبر می رسد که علی آهو، علی سلطانی سعید شاکری، حامد حجت، علی بهرامی، مصطفی زرقانی، اسامی 6 نفری هستند که در جریان این ماجرا دستگیر شده اند.
همچنین نعیمی مدیر مسئول روزنامه ایران بازداشت شد.
خبرهای تائید نشده همچنین از شلیک گلوله و مجروح شدن یکی از کارکنان روزنامه ایران حکایت دارد.
بنا به گزارش رسانه های داخل کشور، دادگاه کیفری تهران جوانفکر را که مدیرعامل خبرگزاری دولتی ایرنا و سرپرست موسسه مطبوعاتی ایران نیز هست، بخاطر انتشار مطالب و تصاویر خلاف موازین اسلامی و عفت عمومی در ویژه نامه ای زیر عنوان «خاتون» مجرم شناخته بود. 
دادگاه علی اکبر جوانفکر مدتی پیش برگزار شده بود، اما حکم آن یک روز پس از مصاحبه او با روزنامه اعتماد صادر شده است.
دو روز پیش از این مشاور رسانه ای رئیس دولت نهم در گفتگویی مفصل با روزنامه اعتماد اظهاراتی جنجالی علیه حامیان اصولگرای رهبر جمهوری اسلامی مطرح کرده است.

۱۳۹۰ آبان ۲۴, سه‌شنبه

هویت یک زندانی کشته شده در اوین فاش شد/ پدر آرش ارکان پس از ده ماه سکوتش را شکست

نوشته دردناک مسیح علی نژاد را بخوانید تا به مظلومیت یک زندانی گمنام پی ببرید. زندانی که در زندان اوین به دست چکمه پوشان خامنه ای کشته شده است. آرش ارکان. جوانی است که غریبانه در زندان اوین و زیر شکنجه ماموران خامنه ای جان داده است.

پدر آرش ارکان یکی از دستگیر شدگان راهپیمایی ۱۳ آبان ۱۳۸۸ اینک پس  از گذشت یک سال از درگذشت فرزندش، سکوت خود را شکسته است و می گوید: اگر به وضعیت بیمار آرش در زندان رسیدگی می کردند شاید پسرم مظلومانه از میانِ ما نمی رفت.
آقای اردشیر ارکان توضیح می دهد که فرزندش آرش ارکان در راهپیمایی اعتراضی مخالفان در ۱۳ آبان ۱۳۸۸  وقتی دید یکی از نوجوانان در حین فیلمبرداری از راهپیمایی کنندگان با ماموران درگیر شده بود به کمک او می شتابد که در نهایت برخورد فیزیکی آرش ارکان با یکی از ماموران  منجر به دستگیریِ او می شود.
آرش ارکان جوان ۲۶ ساله ایرانی از جمله زندانیانی بود که حتی پس از دستگیری نیز نامی از او در رسانه ها منتشر نشد.  این جوان دچار  بیماری کلیوی‌ بود که در طی دورانِ حبس وقتی بیماری او تشدید می شود  به وی چند روز مرخصی برای مداوا داده شد اما به گفته خانواده اش، زمان مرخصی  برای درمان وی کافی نبود و او را قبل از پایان مدتِ درمان به زندان اوین بازگرداندند به همین دلیل به گفته ی خانواده ی اش،  بی‌توجهی مسولانِ زندان وضعیت این زندانی را وخیم‌تر کرد تا جایی که تنها سه روز پیش از اینکه جانش را از دست بدهد او را  به بیمارستان بقیه الله منتقل می کنند که سرانجام  آرش ارکان در  روز نهم بهمن‌ ۱۳۸۹،  پس از تحملِ یک سال و سه ماه زندان در بیمارستان جانش را از دست داد.

گزارش های متعددی در مورد سرنوشت غم انگیز و مرگ تعدادی از زندانیان عقیدتی در زندان های جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است که از نظر خانواده ها، وکلای آنان و  همچنین افکارعمومی، این پرونده ها هنوز بسته نشده است. هدی صابر آخرین نفر بود که در هنگام سپری کردن دوران محکومیت خود به گواهی هم بندانش، به دلیلِ ضرب و شتم و سپس عدم رسیدگی پزشکی، جانش را از داست داده بود.  احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر در سازمان ملل نیز به نام او در اولین گزارش خود اشاره کرده است. شماری دیگر از زندانیان نیز به دلیل بمیاری و عدم مداوای کامل در دوران حبس جان خود را از دست دادند.
اردشیر اردکان پدرِ این جوانِ ایرانی و همچنین یکی از  دوستانِ نزدیکِ آرش ارکان که از نزدیک شاهد دستگیری وی در راهپیمایی روز ۱۳ آبان بوده است در این مصاحبه  در مورد چرایی گمنام ماندن این جوان و همچنین شرحی از آنچه بر وی از لحظه ی دستگیری تا زمانِ جان دادن  گذشته است را بازگو می کنند.

۱۳۹۰ آبان ۲۲, یکشنبه

پسر محسن رضایی کشته نشده، خودکشی کرده است

بر خلاف تلاشی که رسانه های وابسته به محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام برای جلوگیری از انتشار اخبار مربوط به خودکشی احمد رضایی به کار می برند، رسانه های خارجی به نقل از پلیس دوبی علت مرگ فرزند رضایی را خودکشی عنوان کرده اند.

در این باره خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از یک مقام پلیس دوبی گزارش داده که احمد رضایی احتمالا خودکشی کرده است.

این مقام گفته است، جسد آقای رضایی اواخر روز جمعه و در حالی پیدا شد که مچ دست چپ او بریده شده بود.

این مقام پلیس دوبی که نخواست نامش فاش شود، افزوده است که شواهدی دال بر حمله به احمد رضایی وجود ندارد و موضوع خودکشی او در دست بررسی است.

۱۳۹۰ آبان ۲۱, شنبه

انفجار همزمان در سه پادگان و انبار مهمات در اطراف تهران

آخرین خبری که از انفجارهای امروز دارم اینکه این انفجار بطور همزمان در سه منطقه نظامی در پارچین ( شرق تهران )، بیگدنه ملارد ( غرب تهران و نزدیک ملارد ) و پرند و صفائیه ( جنوب غربی تهران ) رخ داده است.
با این همه سپاه تلاش دارد خبر را تنها محدود به یک نقطه نظامی کند. یادتون باشه پادگان ملارد محل انبار موشکهای شهاب سه هست!

انفجاری مهیب تهران را لرزاند

از تهران خبر می رسد که صدای انفجاری مهیب مردم پایتخت ایران را دچار دلهره کرده است. این در حالی است که خبرگزاری مهر از وقوع یک انفجار مهیب در کرج خبر داده است.
این خبر گزاری نوشته: دقایقی پیش انفجار عجیبی بخشی از کرج در محدوده عظیمیه را لرزاند.
به گزارش این خبرگزاری، دقایقی پیش انفجار مهیبی که با صدای بلندی همراه بود کرج به ویژه منطقه عظیمیه را لرزاند و موجب شکستن شیشه ها و وحشت مردم شد.
البته نماینده شهریار گفته انفجار مذکور در زاغه مهمات شهریار بوده است. عکس انفجار را دوستی برای من از طریق ایمیل فرستاده. اما کسی نمی داند محل انفجار کجا بوده!

البته سپاه پاسداران هم بیانیه داده که انفجار در انبار مهمات این نهاد نظامی بوده. گرچه با توجه به اینکه صدای انفجار در غرب و شرق تهران هم شنیده شده این موضوع نمی تواند واقعی باشد.