۱۳۹۰ شهریور ۲۹, سه‌شنبه

روزنامه کیهان مبلغ اختلاس شده را 5 هزار میلیارد تومان اعلام کرد!

روزنامه کیهان امروز به طور تلویحی به نقل از حیدر مصلحی نوشته است رقم اختلاس شده 5 هزار میلیارد تومان است نه 3 هزار میلیارد تومان. این روزنامه در صفحه 14 امروز خود به نقل از حیدر مصلحی نوشته است: « سرمايه اين مجموعه از آن چه به نام اختلاس يا مباحث مختلفي كه در مورد آن مطرح است، خيلي بالاتر است و در واقع خيلي بيشتر از سه هزار ميليارد تومان است! »
روزنامه کیهان در ادامه نوشته که مصلحی در پاسخ به اين سئوال كه سرمايه اين مجموعه به چه ميزان بوده است و برخي گفته اند حدود پنج هزار ميليارد تومان، اظهار كرده: « اجازه دهيد اين موضوع را به موقع اعلام كنيم! »
بامزه اما اینجاست که روز نامه کیهان به نقل از حید مصلحی اعلام کرده تنها 27 تا 28 میلیارد تومان ناقابل!!! از کشور خارج شده است و این رقم « يك مبلغي كه خيلي قابل توجه نيست! »
این هم لینک خبر در روزنامه کیهان:
http://www.kayhannews.ir/900629/14.HTM#other1409

۱۳۹۰ شهریور ۲۸, دوشنبه

محسن شهرنازدار را به جرم ساختن فیلمی درباره صادق هدایت دستگیر کرده اند!

بالاخره محسن را هم گرفتند. محسن شهرناز دار را! تو را به چه جرمی گرفته اند محسن؟ به جرم دانایی ات؟ به جرم توانایی ات؟ به جرم هوش سرشارت؟ به جرم همه سوابق فرهنگی و هنری ات! از صبح هر چه موبالت را می گیرم جواب نمی دهی ؟ معصومه می گوید مثل موبال خودت که دیگر جواب نداد!
به چه جرمی تو را گرفته اند محسن؟ به جرم ساختن تنها فیلم مستندی که درباره صادق هدایت ساخته شده است؟ چه جرمی بالاتر از این؟ تو صادق هدایت را برای نسل خودت دوباره زنده کرده ای و آنها حق دارند تو را به این جرم بگیرند. آنها حتی از مرده صادق هدایت هم می ترسند! مگر نه این است که کتابهایش همه ممنوع الچاپند؟ 
تو را به چه جرمی گرفته اند محسن؟ به جرم صفحه مهرگانت؟ یادت می آید با چه زحمتی و چه شوقی آن صفحه را هر روز منتشر می کردی؟ 
تو را به چه جرمی گرفته اند محسن؟ به جرم پژوهشهای نابت در باب موسیقی دستگاهی و موسیقی فولکلور و محلی ایران؟ به جرم همکاری با دایره المعارف اسلامی ؟
تو را به چه جرمی گرفته اند محسن؟ به جرم مدخل نویسی برای آن دایره المعارف سترگ؟ به جرم تحقیقات گسترده ای که در باب موسیقی و فرهنگ و هنر این سرزمین کرده ای؟




( این عکس را از محسن هنگامی گرفتم که برای همیشه از روزنامه ایران به یغما رفته توسط کاوه اشتهاردی می رفت! )

البته در این باره حق داشته اند که این جماعت اصلن نمی دانند هنر چیست و جز مدح و ثنای سلطان خامنه ای حرفی برای گفتن ندارند برادر!
بیچاره بازجویت که نمی داند با چه اعجوبه ای سر و کار دارد و حتی نمی تواند در برابر نگاه ژرف تو و کلام و منش و گفتارت اندکی برابری کند.
آی جماعت افسارگسیخته لاابالی بی قید و بند که جز بند و زنجیر و زندان، علاج دیگری برای خفه کردن صداها و فرو بستن اندیشه ها ندارید! آی سگان هار! رها کنید محسن را ! مگر این مملکت چند نفر مثال محسن شهرناز دارد که شما بازداشتش می کنید؟ شما حتی نمی توانید در برابر دانش و اندیشه توانای او اندکی پا به پا شوید! 
رهایش کنید محسن را!

۱۳۹۰ شهریور ۲۵, جمعه

چه کسی خرسها را کشت؟

دیروز در وب سایت بالاترین لینک فیلمی گذاشته شد که شقاوت و بی رحمی فردی را نشان می داد که ماده خرسی را به همراه سه نوزادش به طرز وحشیانه ای زجر کش می شود. حالا خبرنگاران و فعالان محیط زیست در ایران کاضف به عمل آورده اند که این شکارچی شقی و قسی القلب کسی نیست جز « حمزه علی انصاری » یکی از اقوام نماینده سمیرم به نام « بهروز جعفری » که توسط قوم و خویش نماینده مجلسی اش توانسته است با قرار وثیقه آزاد شود. بد نیست بدانید که این فرد جنایتکار بیش از 100 مورد تخلف تا کنون انجام داده است اما با این حال به شغل شریف معلمی اشتغال دارد!
فیلم جنایت این به اصطلاح معلم را هم برایتان اینجا می گذارم!





۱۳۹۰ شهریور ۲۴, پنجشنبه

42 وبلاگ نویس ایرانی خطاب به مردم ایران: اجرای حکم شلاق سمیه توحید لو وهن کرامت انسانی و ازادی بیان است


بیش از 42 نفر از وبلاگ نویسان ایرانی، با انتشار نامه ای خطاب به مردم ایران، اجرای حکم شلاق « سمیه توحید لو » نویسنده وبلاگ  " ساحل سلامت " توسط قوه قضائیه را محکوم و آن را نشانه زوال دستگاه عدالت ایران دانستند.
امضا کنندگان این نامه خطاب به مردم ایران نوشته اند: « اجرای حکم شلاق و وارد آوردن زخمهای عمیق بر روح وبلاگ نویس بی گناهی که تنها جرمش آزادگی است، به ضرب افکار عقب مانده جزم اندیشان، بار دیگر نقاب از چهره دستگاه مدعی عدالتی برداشت که به رغم رشد روز افزون غارت اموال بیت المال و  آمارهای جنایی و مفاسد اجتماعی، تمام توان خود را به بستن دهان منتقدان و دگراندیشان و بند و شلاق و زندان کشیدن آنان بکار بسته است! »
نویسندگان این نامه در ادامه با اشاره به اجرای چنین احکامی تنها نشان از شدت گرفتن زوال نظام قضایی ایران دارد خاطر نشان کرده اند: «  آنکه در این ماجرا، تحقیر و سرخورده شده است، نه « سمیه توحیدلو » که نظام " قضا "یی است که مقدمات چنین سقوط و انحطاطی را برای خود فراهم کرده بود و هم‌چنان با شتاب و شدت به سقوطِ خود ادامه می‌دهد. دستگاهی که همه‌ی ارکان قانونی و اخلاقی و شرعی‌اش ناگهان با هم فروریخته است و چيزی جز بلهوسی و فسق و رسوایی در بطن‌اش نمانده است. »
تعداد امضاهای نامه مذکور در حال افزایش است و تاکنون 42 وبلاگ نویس ایرانی آن را امضا کرده اند. متن کامل نامه جمعی از وبلاگ نویسان ایرانی در حمایت از سمیه توحید لو به شرح زیر است:
مردم شریف ایران!
اجرای نمادین حکم شلاق و وارد آوردن زخمهای عمیق بر روح وبلاگ نویس بی گناهی که تنها جرمش آزادگی است، به ضرب افکار عقب مانده جزم اندیشان، بار دیگر نقاب از چهره دستگاه مدعی عدالتی برداشت که به رغم رشد روز افزون غارت اموال بیت المال و  آمارهای جنایی و مفاسد اجتماعی، تمام توان خود را به بستن دهان منتقدان و دگراندیشان و بند و شلاق و زندان کشیدن آنان بکار بسته است!
تاریخ رسانه های فارسی زبان این روزها شاهد اجرای نمادین حکم شلاق  « سمیه توحیدلو » توسط منادیان عدالت بوده است وبلاگ نویسی که جرمش تنها دعوت مردم به حضور گسترده در انتخابات و دفاع رای و عقیده و نظر مردم بوده است .
با این همه تاریخ گواهی خواهد داد که آنکه در این ماجرا، تحقیر و سرخورده شده است، نه « سمیه توحیدلو » که نظام " قضا "یی است که مقدمات چنین سقوط و انحطاطی را برای خود فراهم کرده بود و هم‌چنان با شتاب و شدت به سقوطِ خود ادامه می‌دهد.
دستگاهی که همه‌ی ارکان قانونی و اخلاقی و شرعی‌اش ناگهان با هم فروریخته است و چيزی جز بلهوسی و فسق و رسوایی در بطن‌اش نمانده است. با
این عمل ننگین نه سمیه توحیدلو که تمام وبلاگنویسان ایرانی تحقیر شده اند. آنها می خواهند ما را تحقیر کنند و نشان بدهند کاری از دست ما بر نمی آید. مستبدان دینی حاکم بر حال و روز ایران می خواستند مردم را با شلاق زدن تو ساکت کنند! چه خیال خامی!
ما امضا کنندگان این نامه ضمن محکوم کردن این عمل قبیح و ناعادلانه، اعلام می داریم که قلم را می توان شکست، دهان را می توان به ضرب شلاق و باتوم و بند و زنجیر بست، اما اندیشه را هرگز به هیچ راه و روش مستبدانه ای نمی توان زندانی و زنجیر کرد.
ما امضا کنند این بیانیه ماجرای اجرای نمادین 50 ضربه شلاق بر پیکر سمیه توحیدلو را وهن به آزادگی و کرامت انسان و قلم و اندیشه می دانیم و قویاً آنرا محکوم و حمایت خود را از این وبلاگ نویس آزاده و سرافراز را اعلام می داریم!
1-علی هنری نویسنده وبلاگ " از سرزمین پست " به آدرس: http://fromnederland.blogspot.com/
2- فرشاد توماج نویسنده وبلاگ " شوره زار " به آدرس : http://shoorehzar.blogspot.com/
3- کامیار بهرنگ نویسنده وبلاگ " دل شوره " به آدرس : http://delshore.wordpress.com
4- سحر بیاتی نویسنده وبلاگ " هفت اقلیم " به آدرس : saharbayati.blogfa.com
5- شیوا شفاهی نویسنده وبلاگ " شیوا شفاهی "به آدرس :http://shshafahi.blogspot.com/
6- احمد جلالی فراهانی نویسنده وبلاگ " تحریریه خاموش " به آدرس: http://www.takseda1385.blogspot.com/
7- مرتضی اصلاح چی نویسنده وبلاگ " کورسو " به آدرس : http://www.neweslahchi.blogspot.com/
8- نجات بهرامی نویسنده وبلاگ " یادداشتهای نجات بهرامی " به آدرس : http://nejatbahrami.wordpress.com
9- ابراهیم مهتری نویسنده وبلاگ " آدم اینجا تنهاست " به آدرس : http://rozneveshteha.blogspot.com/
10 - آزاده اسدی نویسنده وبلاگ " آزاده گریز پا " به آدرس : http://goreezpa.blogspot.com/
11-  مصطفی خسروی نویسنده وبلاگ "ریگزار"  ( این وبلاگ توسط جمهوری اسلامی مسدود شده است.
12-  حمید مافی نویسنده وبلاگ " آماتور " به آدرس :  http://amatour1.blogspot.com/
13- " سعیده امین نویسنده وبلاگ " روزانه های سعیده: http://diary.saamin.com/
14-" نازنین کاظمی نویسنده وبلاگ " بانوی اردیبهشت:http://www.nazaninkazemi.com/
15- آرش بهمنی نویسنده وبلاگ " مرثیه های خاک " به آدرس : http://arashbahmani61.blogspot.com/
16- تارا بنیاد نویسنده وبلاگ " تا تهران "  به آدرس : http://tatehran.blogspot.com/
17- نیما. چ نویسنده وبلاگ " تمرین دموکراسی " به آدرس :http://dustefarsi.blogspot.com/
18- فرشته قاضی نویسنده وبلاگ " ایران بان " به آدرس : http://iranbaan.org/
19- امیر محسن محمدی نویسنده وبلاگ " شیخ و شازده " به آدرس : http://www.sheikhoshazdeh.blogspot.com/
20 - مسیح علی نژاد نویسنده وبلاگ " نوشته های مسیح علی نژاد " به آدرس: http://masihalinejad.com/
21- سپهر عاطفی نویسنده وبلاگ " سرگیجه " به آدرس :http://www.sepehratefi.net/
25- فاریا بارلاس نویسنده وبلاگ " فاریا " به آدرس :  http://faryabarlas.wordpress.com/
26- امید حبیبی نیا نویسنده وبلاگ " آیینه های روبرو " به آدرس : http://omidhabibinia.wordpress.com/
27- نویسندگان وبلاگ " آوندان " به آدرس : http://avandan.blogspot.com/
28- اسپینوزا نویسنده وبلاگ " اسپینوزا " به آدرس : http://spinooza.blogspot.com/
29- علیرضا رضایی نویسنده وبلاگ " " علیرضا رضایی " به آدرس :http://alirezarezaee1.blogspot.com/
30- مهدی محسنی نویسنده وبلاگ " جمهور " به آدرس :http://www.jomhour.org/
31- نوید محبی نویسنده وبلاگ " گاه نوشته های نوید محبی " به آدرس : navidmohebbi.blogspot.com
32- مصطفی شفافی نویسنده وبلاگ " میر نورز " به آدرس :http://mirnowrooz.blogspot.com/
33- آرمان امیری نویسنده وبلاگ " مجمع دیوانگان " به آدرس : http://divanesara2.blogspot.com/
34- حنیف مزروعی نویسنده وبلاگ " دفتر بی مخاطب " به آدرس : http://hanif.ir/
35- روح الله شهسواری نویسنده وبلاگ " روح سوار " به آدرس : http://www.roohsavar.com/
36- حمزه غالبی نویسنده وبلاگ " یادداشتهای حمزه غالبی " به آدرس : http://blog.ghalebi.ir/
37- فرهمند علیپور نویسنده وبلاگ " دل خوشی ها " به آدرس : http://farahmand.blogfa.com/
38- سارا امت علی نویسنده وبلاگ " صدای سکوت " به آدرس :http://www.voiceofsilence.blogfa.com/
39- نویسنده وبلاگ " نفت قوم لر " به آدرس : http://loroil.wordpress.com/
40- سولماز شریفی نویسنده وبلاگ " قصه ی آدم " به آدرس : http://sssolmaz.blogfa.com/
41-  علی حسین قاضی نویسنده وبلاگ " قاضی نوشته ها " به آدرس : http://www.ghazineveshtehaa.blogspot.com/
42- سامان صفرزائی نویسنده وبلاگ " محاوره " به آدرس : http://mohavereh.blogfa.com/

اجرای حکم شلاق برای سمیه توحیدلو!

برای نخستین بار طی دو سال گذشته، در دستگاه قضایی کشور، حکم شلاق یک زندان سیاسی روز گذشته در حالی اجرا شده است که دست و پای او را با زنجیر بسته بودند. در این باره یکی از روزنامه نگاران که همسرش زندانی است از اوین خبر می دهد که : « سمیه توحید لو، از فعالان ستاد پویش خاتمی، زندانی سیاسی حوادث پس از انتخابات سال 1388 را امروز شلاق زده اند! »  این در حالی است که سمیه توحیدلو در جریان حوادث پس از انتخابات به مدت دو ماه را در زندان محبوس بود.


سمیه در وبلاگش ( بر ساحل سلامت ) درباره دیروز نوشته: « خوشحال باش. قصدت تحقیر بود. اعتراف می کنم احساس تحقیر شدگی تمام وجودم را سوزاند. آنقدر که گمان نبرم که تکرار شدنی باشد.
بالاخره تتمه آن انشای بلند بالا تعزیرش برایت ماند.
برای من چه ماند؟ همان آیات ِ همیشه . جلوی رویت تفال زدم و خواندمش. زیر فشار . همان که ساحران سحرشان را افکندند و تنها خدا به موسی می گوید تو چوبدستی خود را بیانداز و نترس !‌
شیرینی آیه را وقتی درگیر سحرت بودی و ریسمان های ساحری را در دست داشتی نمی توانستی بچشی. هرچند که نه موسایی در کار بود و نه چوبدستی ای ،‌ولی دلی بود که امروز را فراموش نمی کند. هیچوقت.
امروز تحقیر شدم. حتی غرورم شکست. اما بزرگی و کوچکی دست خداست و اوست که هست. اگر نبود که دق می کردیم در این روزها!‌
مختوم شد. اما شد؟ »
آنچه امروز بر سر سمیه رفت، نه تحقیر وی یا زنان سبز ایران، که تحقیر دستگاه قضایی است که مختلسان 3 هزار میلیارد تومانی را رها کرده و یک وبلاگ نویس را به جرم عضویت در ستاد پویش خاتمی شلاق می زند!

۱۳۹۰ شهریور ۱۹, شنبه

عکسی که آیینه اجتماع امروز ماست

صورت یکی از هواداران تیم تراکتور سازی را ببینید که چه طور توسط ماموران اطلاعاتی متلاشی شده است و با این حال او انگشتانش را به نماد پیروزی ( V )  در برابر دوربینها گرفته است. در طرف راست او مامور بسیجی و اطلاعاتی معترض به عکاس کاملاً عصبانیتش مشهود است و طرف سمت چپ هم به گمان من از مواجب بگیران حکومت است که خودش را به شکل و شمایل هواداران تراکتور سازی درآورده.


منبع: جهان ورزش ( به نقل از فیس بوک 25 بهمن )

این تصویر آیینه تمام نمای حال و روز اجتماع امروز ایران است به گمانم. اجتماعی که پیکرش از خشونت و عصبیت نظام خونین است و همچنان نشانه پیروزی اش را به سمت دوربینها نشانه می رود. زنده باد هوادران با غیرت تراکتورسازی تبریز.
به عنوان یک استقلالی دیروز به هیچ وجه از باختن تیمم ناراحت نشدم!

۱۳۹۰ شهریور ۱۶, چهارشنبه

میرحسین موسوی: هرکس می خواهد از حال من باخبر شود، کتاب گزارش یک آدم ربایی را بخواند!

درباره آن چه می نویسم نه می توانم منبع خبر را به شما بگویم و نه می توانم حتی به شما بگویم چطور از این موضوع با خبر شدم. تنها به رسالت خبرنگار بودن و روزنامه نگار ماندنم می نویسم که میرحسین موسوی در دیدار اخیری که با خانواده اش داشته و در اعتراض به شرایط دشواری که در آن خودش و خانواده اش قرار دارد به کنایه به دخترانش گفته است: « به هر کسی که می خواهد از وضع حال من خبردار شود بگوئید که کتاب "گزارش یک آدم ربایی" گابریل گارسیا مارکز را بخواند. »



کتاب مذکور یک توصیف حقیقی از ماجرای گروگان گیری 9 خبرنگار کلمبیایی است . پابلو اسکوبار یکی از قاچاقچیان مواد مخدر در کلمبیاست که گروه بزرگی در کشور را رهبری می کند . او برای تسلیم شدن خودش شرایطی گذاشته و برای آنکه دولت را تحت فشار قرار دهد 9 خبرنگار که اکثرا ارتباط نزدیکی با رئیس جمهور را دارند می رباید ..... مارکز این کتاب را با مصاحبه با این افراد تنظیم نموده است .  یکی از معروفترین جملات این کتاب را هم برایتان می نویسم: « شادی عشق برای این ساخته نشده است که با لالایی اش به خواب روی ، بلکه برای این است که باز هم به مبارزه ادامه دهی . »

۱۳۹۰ شهریور ۱۳, یکشنبه

تازه ترین عکسهای گل شیفته فراهانی در جشنواره ونیز

این عکسها را گل شیفته در صفحه فیس بوکش گذاشته. عکسهایی از حضور او در جشنواره ونیز که مربوط به روز جمعه است. گلشیفته افتخار ما فراهانی جماعت است! دست مریزاد به این هنرمند اصیل ایرانی!















۱۳۹۰ شهریور ۱۱, جمعه

200 روز گذشت و ما هنوز خاموشیم!

200 روز از حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و به همراه مهدی و فاطمه کروبی گذشته است. این عکس را که تاکنون در جایی منتشر نشده است، ژیلا بنی یعقوب روزنامه نگاری که ماهها در بند بود و هم اکنون همسرش بهمن احمدی امویی در زندان اوین است از زهرا رهنورد گرفته است و این اجازه را به بنده داده است که آنرا منتشر کنم. به یاد آن شیر زن که سر خم نکرد!

عکس: ژیلا بنی یعقوب