من نیک آهنگ کوثر را می شناسم. سالهاست که افتخار دوستی با او را دارم. نیک آدمی نیست که بخواهد دروغ ببافد. گرچه در برخی موارد با یکدیگر اختلاف عقیده داریم اما می دانم نیک انسانی نیست که برای جلب مخاطب بیشتر خبری را در وب سایت خودنویسش بگذارد.
اما این مطلبی که در خودنویس کار شده، حرف و حدیث بسیاری را به همراه خواهد داشت. او به نقل از یک منبع موثق و قابل اطمینان نقل قولی را از میرحسین موسوی منتشر کرده که مطمئناً سر و صدای فراوانی به چا خواهد کرد.
سایت خودنویس به نقل از یکی از حاضران در جلسه نشست مسئولان ستاد میرحسین با وی در نمیه شعبان سال گذشته نوشته: سال پیش در چنین روزهایی وقتی میرحسین موسوی میزبان اعضای ستاد تبلیغاتی بود، سوالی به دستاش رسید درباره «اعدامهای دهه ۶۰ و نقش مهندس موسوی در آن». موسوی از دیرینه بودن سوال گفت و گفت از ابتدای حضور در کارزار انتخابات ریاستجمهوری همواره این سوال را طرح کردهاند. به دغدغههای خود و دلایل نپرداختن صریح به آن اشاره کرد: «در شرایط حساس و تاریخیای که جنبش سبز مردم ایران در آن قرار دارد، پرداختن صریح من به این موضوع بیش از هر چیز تبلیغات سوء و تهمتها و دروغهای دستگاههای تبلیغاتی حاکمیت را از نو به سمت جنبش روانه میکند و در شرایطی که همه توان ما باید صرف آگاهسازی تودهها و اقشار مختلف مردم نسبت به وضعیت و سیاستهای نامناسب و خطرناک کنونی شود، باید برای خنثی کردن دروغهای جدید به کار رود و احساس میکنم که بحث درمورد هر کدام از وقایع گذشته ما را به سمت تونلی میبرد که انتهایی برای آن نمیتوان متصور بود و ما را از پرداختن و تشریح حوادث کنونی که نقش تاثیرگذارتری در زندگی آتی مردم دارد، غافل میکند و این بیشتر به نفع سیاست جریان حاکم است؛ بنابراین ترجیح دادهام در این موارد به صورت رسمی اظهارنظری نکنم و این را موکول کردهام به یک فضای آرام و بدون التهاب؛ با این حال در این جلسه به دلیل فضای صمیمی حاکم به طور خلاصه و برای رفع ابهام به آن میپردازم. هرچند برای درج خبری روی سایت این حرفها را نمیزنم ولی نقل سینه به سینه آن توسط جمع حاضر مانعی ندارد چون برخی در این باره دغدغه جدی دارند. ماجرا را در دو بخش توضیح میدهم: یکی شرایط حاکم بر زندانها پس از انقلاب و دیگری نقش من و دولت من در این موارد.»
به نوشته این سایت میرحسین موسوی در این نشست در ادامه گفته است: « حقیقت این است که بسیاری از کسانی که اعدام شدند، مجرم نبودند و اگر هم کاری کرده بودند پیش از این حکمشان صادر شده بود و در حال طی کردن محکومیت بودند. برخیها را ما حتی میشناختیم، از پیش از انقلاب و پس از انقلاب، کسانی بودند که تنها کار فرهنگی میکردند، کتاب مینوشتند، شاعر بودند، نویسنده بودند. حالا مخالف هم اگر بودند نهایت فعالیتشان، فعالیت قلمی و فرهنگی بود، اقدام مسلحانه نکرده بودند. اصلا در قالب سازمان منافقین قرار نمیگرفتند. یکی از آنها از بستگان محبوبه متحدین بود که مرحوم شریعتی پیش از انقلاب متنی را درباره آنها نوشت که به "محبوبه و حسن" معروف بود. یا همین آقای احسان نراقی جزو کسانی بود که در لیست اعدامها بود و ما پس از اطلاع تلاشهای زیادی کردیم که مانع شویم و درمورد خیلیهای دیگر هم پیگیر بودیم که البته متاسفانه کار از کار گذشته بود. آنها حکم امام را دستآویز قرار دادند و به جای مجازات مجرمان واقعی دست به یک تسویه حساب گسترده زدند که بسیاری از آنها مشمول حکم امام نمیشدند.
اما این مطلبی که در خودنویس کار شده، حرف و حدیث بسیاری را به همراه خواهد داشت. او به نقل از یک منبع موثق و قابل اطمینان نقل قولی را از میرحسین موسوی منتشر کرده که مطمئناً سر و صدای فراوانی به چا خواهد کرد.
سایت خودنویس به نقل از یکی از حاضران در جلسه نشست مسئولان ستاد میرحسین با وی در نمیه شعبان سال گذشته نوشته: سال پیش در چنین روزهایی وقتی میرحسین موسوی میزبان اعضای ستاد تبلیغاتی بود، سوالی به دستاش رسید درباره «اعدامهای دهه ۶۰ و نقش مهندس موسوی در آن». موسوی از دیرینه بودن سوال گفت و گفت از ابتدای حضور در کارزار انتخابات ریاستجمهوری همواره این سوال را طرح کردهاند. به دغدغههای خود و دلایل نپرداختن صریح به آن اشاره کرد: «در شرایط حساس و تاریخیای که جنبش سبز مردم ایران در آن قرار دارد، پرداختن صریح من به این موضوع بیش از هر چیز تبلیغات سوء و تهمتها و دروغهای دستگاههای تبلیغاتی حاکمیت را از نو به سمت جنبش روانه میکند و در شرایطی که همه توان ما باید صرف آگاهسازی تودهها و اقشار مختلف مردم نسبت به وضعیت و سیاستهای نامناسب و خطرناک کنونی شود، باید برای خنثی کردن دروغهای جدید به کار رود و احساس میکنم که بحث درمورد هر کدام از وقایع گذشته ما را به سمت تونلی میبرد که انتهایی برای آن نمیتوان متصور بود و ما را از پرداختن و تشریح حوادث کنونی که نقش تاثیرگذارتری در زندگی آتی مردم دارد، غافل میکند و این بیشتر به نفع سیاست جریان حاکم است؛ بنابراین ترجیح دادهام در این موارد به صورت رسمی اظهارنظری نکنم و این را موکول کردهام به یک فضای آرام و بدون التهاب؛ با این حال در این جلسه به دلیل فضای صمیمی حاکم به طور خلاصه و برای رفع ابهام به آن میپردازم. هرچند برای درج خبری روی سایت این حرفها را نمیزنم ولی نقل سینه به سینه آن توسط جمع حاضر مانعی ندارد چون برخی در این باره دغدغه جدی دارند. ماجرا را در دو بخش توضیح میدهم: یکی شرایط حاکم بر زندانها پس از انقلاب و دیگری نقش من و دولت من در این موارد.»
به نوشته این سایت میرحسین موسوی در این نشست در ادامه گفته است: « حقیقت این است که بسیاری از کسانی که اعدام شدند، مجرم نبودند و اگر هم کاری کرده بودند پیش از این حکمشان صادر شده بود و در حال طی کردن محکومیت بودند. برخیها را ما حتی میشناختیم، از پیش از انقلاب و پس از انقلاب، کسانی بودند که تنها کار فرهنگی میکردند، کتاب مینوشتند، شاعر بودند، نویسنده بودند. حالا مخالف هم اگر بودند نهایت فعالیتشان، فعالیت قلمی و فرهنگی بود، اقدام مسلحانه نکرده بودند. اصلا در قالب سازمان منافقین قرار نمیگرفتند. یکی از آنها از بستگان محبوبه متحدین بود که مرحوم شریعتی پیش از انقلاب متنی را درباره آنها نوشت که به "محبوبه و حسن" معروف بود. یا همین آقای احسان نراقی جزو کسانی بود که در لیست اعدامها بود و ما پس از اطلاع تلاشهای زیادی کردیم که مانع شویم و درمورد خیلیهای دیگر هم پیگیر بودیم که البته متاسفانه کار از کار گذشته بود. آنها حکم امام را دستآویز قرار دادند و به جای مجازات مجرمان واقعی دست به یک تسویه حساب گسترده زدند که بسیاری از آنها مشمول حکم امام نمیشدند.
بنده میخوام بگویم حکم امام تنها بهانه بود برای برخی از این آقایان. آقایی که در آن هیات بود و من اسم نمیبرم اصلا خطمشیشان همین بود که مخالف را باید حذف کرد. آن زمان با همین خطمشی و تفکر عمل کرد و پس از آن هم در جاهای دیگر همین را پی گرفت. تفکر آنها بر حذف مخالف است(۲). به هر صورت اینها با فردی که در آن زمان مسول زندان اوین بود، شروع به تسویه حساب و اعدامهایی کردندکه اصلا در جهت منافع نظام نبود و وقتی مسولان باخبر شدند سریع جلوی آن را گرفتند.
اینجا باید نکتهای را اشاره کنم که مربوط به نقش بنده است. حقیقت این است که نه بنده نه هیچ کدام از سران وقت قوا از این ماجرا خبر نداشتند. در جلسهای که با سران سه قوه در همان زمان داشتم، کسی نبود در آن جلسه که با این کار موافق باشد. خاطرم هست حتی آقای خامنهای در همان جلسه ابراز کردند که «این اعدامها مثل قیری است که بر سر نظام میریزد و همه را سیاه میکند». این موضع ایشان بود. حالا درست است که الان ایشان مخالف بنده هستند و در دو موضع متفاوت قرار داریم ولی دلیل نمیشود که بخواهم دروغ بگویم و حقیقت تاریخی را برای استفاه و نفع شخصی وارونه کنم تا چهره مخالف خود را سیاه جلوه بدهم. واقعیت این است که ایشان هم مخالف بود. اگر این جلسه نبود شاید ابعاد واقعه از این هم وحشتناکتر میشد.»
اگر این خبر صحت داشته باشد، هیاهوی زیادی علیه میرحسین موسوی در داخل و به نفع میرحسین در خارج به راه خواهد افتاد. باید منتظر واکنش نزدیکان میرحسین در این باره ماند. حیف که سید سبز ما در بند مزدوران سلطان خامنه ای در بند است تا خودش درباره این سخنان حرف بزند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر