۱۳۹۰ فروردین ۱۴, یکشنبه

توضیحات جالب یک بازجوی اوین درباره ده نمکی

آنچه در پی می آید اعترافات یکی از صمیمی ترین دوستان مسعود ده نمکی است که این روزها و در شرایطی که خفقان مطلق بر کش.ر حاکم است و امثال جعفر پناهی در زندان و ممنوع الکار هستند و امثال نوری زاد در اعتصاب غذا به سر می برند برای خودش لحاف فیلمسازی پهن کرده و ادا و ادعایش هفت آسمان را پاره کرده. نوشته زیر کامنت بازجوی علیرضا عاشوری در ذیل یاداشت او برای ده نمکی است:

-این حرفی که " فیلمساز شدن به ده نمکی نمیاید " حرف درستی است . لااقل ده نمکی با آن سابقه نمی بایست به این زودی وارد این عرصه شود یا می بایست در حد همان مستند ساز باقی می میماند :


- شخصاً چندین درگیری خیابانی با رویکرد افراطی را با مسعود بوده ام . قدیمی ترینشان همان درگیری معروف پس از جنگ در میدان هفت حوض در اعتراض به بدحجابی بود که مسعود گاز اشک آورهای جبهه را به سمت نیروهای کمیته پرت می کرد و ... داستانی بود . زور نزنید که یادتان نمی آید . مربوط به حدودای ۶۹ بود . چه کتکی خوردیم !

حضور با چوبه دار در دانشگاه امیر کبیر بر علیه سروش . حضوری دیگر در همان جا که مسعود رفته بود بالای یک کیوسک تلفن و بر علیه سروش و مسئولین دانشگاه صحبت می کرد و و و چند مورد دیگر از این درگیری ها .

- بر خلاف باور اکثر دوستان ، مسعود ده نمکی در کوی دانشگاه نقشی نداشت . حقیقتش این است که این ما بودیم که وارد کوی شدیم ( از بامداد ۱۸ تیر تا ظهر همان روز کلاً سه مرتبه ) اصلاً مسعود نبود و بعد از نماز جمعه به آنجا آمد و در میدان روبروی درب کوی ایستاد و بعد از ۲-۳ دقیقه صحبت ، همه را به بیرون از کوی دعوت و هدایت کرد . انصافاً در جریان کوی ۷۸ نقشی نداشت .

- قبول دارم که مسعود چه در نقش یک معترض خیابانی ( به افراد ، به فیلمها ، به وضعیت فرهنگی وووو ) و چه در نقش یک مدیر روزنامه ، همواره روشی افراطی داشت . از همین رو نمی بایست داعیه دفاع از نظام در قالب کار فرهنگی را حداقل به این سرعت و حدت داشته باشد .

- من فقط اخراجی های یک را دیدم . شاید برای علیرضا جالب باشد که بداند تیپهایی مانند اخراجی ها واقعاً در جبهه وجود داشتند . حتی از لحاظ تیپ شناسی ، بدتر یا غلیظ تر از آنها هم بودند . اما نسبت به کل جریان جبهه ، کم بودند . آنقدر کم که سزاوار نبود یک فیلم مانند اخراجی ها برایشان ساخته شود . انصافاً بخشهای مهمی از آن فیلم مضحکه بچه های جنگ بود .

- یک چیز دیگر هم بگویم . مسعود ده نمکی حدود ۶ الی ۷ ماه آخر جنگ را به جبهه آمد و در آن کمبود نیروی آن روزها و بدلیل شهادت قدیمی ها در گروهانشان ، مدت کوتاهی را مسئول دسته شد . اشکالی ندارد که مثلاً ۶ ماه آمده . من او را تحسین می کنم . مهم این است که با توجه به سنش ، در اولین فرصتی که مجاز شد ( کمی دیرتر از اولین فرصت البته ) به جنگ آمد . ولی با این مخالفم که چنان صحبت می کند که انگار کل جنگ را بوده و به همه جا سر کشیده و حتی شما نشنیده اید ولی من دیده ام که استرا تژی فرماندهان جنگ را نیز نقد می نماید ! با این مخالفم که از سوی بچه های جنگ حرف می زند . شما دقت کنید لحن صحبتهای وی را محسن رضایی هم ندارد .

- منهم اگر از سپاه و مشخصاً سردار ذوالقدر کمک های نقدی دریافت می کردم . نشریه که هیچی ، دو تا روزنامه می زدم !!!!

۱ نظر:

سپیدوسیاه گفت...

سلام
با احترام، خواهشمندم کلمه "اعترافات" رو به عبارتی کم حاشیه تر مثل " توضیحات جالب" تغییر بدید. چون ایجاد حساسیت بی مورد سودی نداره. و دوست ندارم حاشیه بی مورد باعث بشه که ایشون در ادامه از نظر دادن خودداری کنه.
با تشکر
عاشوری