نمی دانم چرا با خواندن خبرهای مربوط به کناره گیری رحیم مشایی از معاونت اجرایی دولت کودتا، یاد شعار مردم در روزهای اوج گیری انقلاب 1357 افتادم. مردم آنروزها با برکناریهای پی در پی نخست وزیران توسط شاه در خیابانها فریاد می زدند: " ما می گیم شاه نمی خوایم نخست وزیر عوض می شه، ما می گیم خبر نمی خوایم پالون خر عوض می شه! " حالا نوبت برکناریها و کناره گیریهایی است که کودتاگران از آنها به سان تاکتیکهای انتخاباتی برای فتح مجلس بعدی و صندلی ریاست جمهوری دور یازدهم استفاده می کنند.
با این حال به نظرم رابطه مشایی و بقایی همان رابطه پالان و خر است. رفتن مشایی به پشت صحنه تغییری در روش و منش دیکتاتور کوچک بوجود نمی آورد. فراموش نباید کرد که مشایی همچنان رئیس دفتر رئیس دولت کودتاست و بقایی دست پرورده طراز اول اوست.
رسوایی رادیو تهران
مشایی، بقایی را در رادیو تهران کشف کرد. با این همه بقایی در رادیو به دلیل فساد اخلاقی و برقراری رابطه نامشروع با یکی از زیر دستانش با نام خانوادگی " حسینی " توسط خجسته، خواهر زاده خامنه ای از کار بر کنار شد. داستان این رابطه نامشروع نشان دهنده شخصیت نه فقط حمید بقایی که مجموعه یاران احمدی نژاد است.
بقایی در حالی زیر دست خودش را وادار به رابطه جنسی می کند که او راضی به این کار نبوده است و برای راضی کردنش پای امام زمان را به میان می کشد و اینکه در خواب دیده است که امام زمان از او خواسته با این زن رابطه جنسی برقرار کند!
حسینی به کارکنان رادیو تهران در آن زمان می گفت: " امام زمان از بقایی خواسته که با من ازدواج کند و از من بچه دار گردد! " گند این رسوایی اخلاقی چنان بالا می گیرد که پرونده بقایی به دیوان عدالت اداری فرستاده می شود و با پا درمیانی اسفندیار رحیم مشایی و صیغه شدن حسینی ماجرا به پستوی بایگانی ها سپرده می شود و با شهردار شدن احمدی نژاد، بقایی به همراه مشایی به سازمان فرهنگی هنری می رود.
رسوایی معلم زبان انگلیسی
پس از ریاست جمهوری احمدی نژاد و مدیر شدن مشایی در سازمان میراث فرهنگی بقایی قائم مقام او در این سازمان شد و پس از کودتای انتخاباتی و رفتن مشایی به دولت کودتا با عنوان رئیس دفتر و سرپرست و ... بقایی رئیس سازمان میراث فرهنگی و همزمان رئیس مناطق آزاد کشور شد. در این دوره باز هم یک رسوایی اخلاقی دیگر از سوی بقایی که اساساً با زنها روابط پر حاشیه فراوانی دارد، بر ملا شد.
اینبار نام آزاده اردکانی بر سر زبانها افتاد. کسی که در قبال تدریسهای خصوصی به حمید بقایی ابتدا به سمت مدیر سایت میراث آریا، یا همان سایت سازمان میراث فرهنگی و سپس به ریاست موزه ملی ایران منصوب شد.
با این حال به نظرم رابطه مشایی و بقایی همان رابطه پالان و خر است. رفتن مشایی به پشت صحنه تغییری در روش و منش دیکتاتور کوچک بوجود نمی آورد. فراموش نباید کرد که مشایی همچنان رئیس دفتر رئیس دولت کودتاست و بقایی دست پرورده طراز اول اوست.
رسوایی رادیو تهران
مشایی، بقایی را در رادیو تهران کشف کرد. با این همه بقایی در رادیو به دلیل فساد اخلاقی و برقراری رابطه نامشروع با یکی از زیر دستانش با نام خانوادگی " حسینی " توسط خجسته، خواهر زاده خامنه ای از کار بر کنار شد. داستان این رابطه نامشروع نشان دهنده شخصیت نه فقط حمید بقایی که مجموعه یاران احمدی نژاد است.
بقایی در حالی زیر دست خودش را وادار به رابطه جنسی می کند که او راضی به این کار نبوده است و برای راضی کردنش پای امام زمان را به میان می کشد و اینکه در خواب دیده است که امام زمان از او خواسته با این زن رابطه جنسی برقرار کند!
حسینی به کارکنان رادیو تهران در آن زمان می گفت: " امام زمان از بقایی خواسته که با من ازدواج کند و از من بچه دار گردد! " گند این رسوایی اخلاقی چنان بالا می گیرد که پرونده بقایی به دیوان عدالت اداری فرستاده می شود و با پا درمیانی اسفندیار رحیم مشایی و صیغه شدن حسینی ماجرا به پستوی بایگانی ها سپرده می شود و با شهردار شدن احمدی نژاد، بقایی به همراه مشایی به سازمان فرهنگی هنری می رود.
رسوایی معلم زبان انگلیسی
پس از ریاست جمهوری احمدی نژاد و مدیر شدن مشایی در سازمان میراث فرهنگی بقایی قائم مقام او در این سازمان شد و پس از کودتای انتخاباتی و رفتن مشایی به دولت کودتا با عنوان رئیس دفتر و سرپرست و ... بقایی رئیس سازمان میراث فرهنگی و همزمان رئیس مناطق آزاد کشور شد. در این دوره باز هم یک رسوایی اخلاقی دیگر از سوی بقایی که اساساً با زنها روابط پر حاشیه فراوانی دارد، بر ملا شد.
اینبار نام آزاده اردکانی بر سر زبانها افتاد. کسی که در قبال تدریسهای خصوصی به حمید بقایی ابتدا به سمت مدیر سایت میراث آریا، یا همان سایت سازمان میراث فرهنگی و سپس به ریاست موزه ملی ایران منصوب شد.
آزاده اردکانی سمت چپ هدیه تهرانی یکی دیگر از معشوقه های بقایی
درباره مفاسد اخلاقی حمید بقایی داستانهای بسیاری در سازمان میراث فرهنگی وجود دارد که از ذکر آنها به دلیل حفظ حرمت طرفهای مقابل سکوت می کنم. اما در باب مدیریتی در دوران تصدی حمید بقایی در سازمان میراث فرهنگی عملن میراث فرهنگی ایران نابود شد. تنها سه نمونه را من برای نشان دادن اوج بی کفایتی حمید بقایی مطرح می کنم:
1- تخریب سقف آرامگاه کوروش که در ایامی که دبیر اجتماعی خبرگزاری مهر بودم مفصل به آن پرداخته ام.
2- تخریب سی و سه پل اصفهان به وسیله مترو و همچنین محوطه تاریخی نقش جهان.
3- تخریب سازه های آبی شوشتر.
بقایی از مشایی در امور مدیریتی ضعیف تر و ناکارآمدتر است و در مسائل مربوط به فساد اخلاقی از استاد خودش به مراتب جلوتر و در سوء استفاده های مالی هم همین بس که خریدار 2.5 میلیارد دلاری خودروی احمدی نژاد، فردی است که با مساعدت و پشتکار حمید بقایی پوشش خطوط هواپیمایی آتا را به دست آورده است و در این راه رشوه های سنگینی به بقایی پرداخته است. این فرد هم اکنون با بدهی 1200 میلیارد تومانی به شبکه بانکی یکی از اصلی ترین سرشاخه های فساد مالی در بدنه حاکمیت در ایران است.
۱ نظر:
دو و نيم ميليارد تومان نه دلار!!
ارسال یک نظر