با دیدن اسفندیار رحیم مشایی بی اختیار یاد گوبلز می افتم و نقشی که او در دوران فاشیست برای هیتلر بازی می کرد. برای پی بردن به شباهتهای این دو بهتر است نگاهی به سوابق هر دو بیاندازیم.
1- گوبلز بنا بر اسناد تاریخ وزیر هیتلردر امور تبلیغات و روشنگری مردم بود. او از نزدیک‌ترین دوستان و همکاران آدولف هیتلر بود و شهرت او تا حد زیادی ناشی از خطابه‌های پرشور و تبحرش در سخنوری بود. اسفندیار رحیم مشایی نیز در دولت اول احمدی نژاد رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود وظیفه تبلیغات دولت و شخص احمدی نژاد بر عهده او بود. بویژه در میان ایرانیان خارج از کشور. این وظیفه در دولت کودتایی دهم هم بر گردن رحیم مشایی گذاشته شده و او هم اکنون یکی از وظایف 17 گانه اش در دولت کودتا، تبلیغ برای محمود احمدی نژاد از طرق مختلف از جمله راه اندازی و هدایت سایتها و سایر رسانه هاست. یادمان باشد که رحیم مشایی رئیس شورای ایرانیان خارج از کشور است و مشاور رئیس جمهور در این زمینه و یادمان باشد که در دورانی که احمدی نژاد شهردار تهران بود، رحیم مشایی رئیس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران بود. در رفاقت این دو هم حرفی وجود ندارد و بسیاری احمدی نژاد را مرید رحیم مشایی می دانند.
2- شهرت گوبلز بیشتر بخاطر وزارت تبلیغات در رایش سوم به مدت ۱۲ سال و ارائهٔ تبلیغات عظیم برای جذب جامعهٔ آلمان به اهداف و ارزش‌های هیتلر و حزب نازی است. او از شیوه‌ای موسوم به «دروغ بزرگ» برای پروپاگاندا استفاده می‌کرد. کاری که این در تقلب بزرگ سال 1388 رحیم مشایی برای احمدی نژاد کرد. استفاده از دروغ بزرگ 24 میلیون و 500 هزار رای برای احمدی نژاد با تائید خامنه ای و مدیریت اسفندیار رحیم مشایی اتفاق افتاد و این روزها رحیم مشایی سعی فراوانی در جلب آراء افکارعمومی به نفع احمدی نژاد می کند. تا جائیکه بطور رسمی اعلام کرده است که باید 13 میلیون رای ( دورغی که خودشان هم باور کرده اند ) میرحسین موسوی را به سمت احمدی نژاد هدایت کنیم.
3- یکی از وظایف گوبلز تلاش برای جلب هنرمندان سینما به نفع هیتلر بود. او به زودی قدرت فیلم را به عنوان یک رسانهٔ مناسب برای پروپاگاندا شناخت و از آن نهایت استفاده را برای تأثیر در افکار عمومی و پخش ایده‌های ضدیهودی کرد. کاری که اسفندیار رحیم مشایی با دادن وامهای کلان به هنرپیشه هایی نظیر هدیه تهرانی و مهناز افشار و مهتاب کرامتی کرده است و درصدد است تا کارگردانان مخالفی نظیر مهرجویی و حتی جعفر پناهی را هم به این وادی بکشاند. مشایی البته قدرت اینترنت را هم کشف کرده و در صدد است تا با کشاندن جوانان متخصص به سمت خودش با انگیزه های گوناگون، زمینه را برای ریاست جمهوری خودش هم فراهم بیاورد. ماجرای فریب حسین درخشان و کشاندن او از اروپا به ایران هم در همین راستا بود.
4- چنانکه گفتم گوبلز را سخنوری قهار دانسته اند. رحیم مشایی نیز خودش را سخنور قهاری می داند و به سیاق خودش زمین و زمان را به هم می بافد.از سوی دیگر گوبلز در هنگام وزارت او تمام شاخه‌های رسانه‌های عمومی و هنر را در اختیار داشت و تمام سعی خود را برای جمع کردن مردم پشت هیتلر و دولت او به کار بست. امری که این روزها به شدت درباره رحیم مشایی و دولت کودتایی احمدی نژاد مصداق دارد. تا جائیکه مشایی می گوید: " مخالفان جمهوری اسلامی از طرفداران احمدی نژاد هستند و اساساً مردم چون از جمهوری اسلامی خسته شده اند، به احمدی نژاد روی کرده اند. " ( نقل به مضمون ) درباره رسانه های عمومی و نقش رحیم مشایی در راه اندازی دهها وب سایت و وبلاگ طرفدار خود و دولت کودتا پیشتر توضیح دادم.
5- گوبلزاز سال ۱۹۴۰ به بعد گوبلز مدیر مجلهٔ هفتگی «Das Reich» بود که در سرمقالهٔ آن همواره دربارهٔ «پیروزی نهایی» در آیندهٔ نزدیک می‌نوشت و از اختراع سلاح‌های معجزه‌آمیز خیالی خبر می‌داد. کاری که اسفندیار رحیم مشایی و مریدش محمود احمدی نژاد می کنند همین است. سخن گفتن از پیروزی نهایی در آینده ای نزدیک و وعده دادن از اتفاق بزرگی که قرار است بزودی برای ایرانیان و جهان رخ بدهد.
6- می گویند طراح اصلی سفرهای استانی احمدی نژاد، اسفندیار رحیم مشایی است. طرحی که گوبلز به هیتلر هم پیشنهاد داده بود و هیتلر آن را برای فریب دادن عوام استفاده می کرد.
3- یکی از وظایف گوبلز تلاش برای جلب هنرمندان سینما به نفع هیتلر بود. او به زودی قدرت فیلم را به عنوان یک رسانهٔ مناسب برای پروپاگاندا شناخت و از آن نهایت استفاده را برای تأثیر در افکار عمومی و پخش ایده‌های ضدیهودی کرد. کاری که اسفندیار رحیم مشایی با دادن وامهای کلان به هنرپیشه هایی نظیر هدیه تهرانی و مهناز افشار و مهتاب کرامتی کرده است و درصدد است تا کارگردانان مخالفی نظیر مهرجویی و حتی جعفر پناهی را هم به این وادی بکشاند. مشایی البته قدرت اینترنت را هم کشف کرده و در صدد است تا با کشاندن جوانان متخصص به سمت خودش با انگیزه های گوناگون، زمینه را برای ریاست جمهوری خودش هم فراهم بیاورد. ماجرای فریب حسین درخشان و کشاندن او از اروپا به ایران هم در همین راستا بود.
5- گوبلزاز سال ۱۹۴۰ به بعد گوبلز مدیر مجلهٔ هفتگی «Das Reich» بود که در سرمقالهٔ آن همواره دربارهٔ «پیروزی نهایی» در آیندهٔ نزدیک می‌نوشت و از اختراع سلاح‌های معجزه‌آمیز خیالی خبر می‌داد. کاری که اسفندیار رحیم مشایی و مریدش محمود احمدی نژاد می کنند همین است. سخن گفتن از پیروزی نهایی در آینده ای نزدیک و وعده دادن از اتفاق بزرگی که قرار است بزودی برای ایرانیان و جهان رخ بدهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر