این مقاله ام در ندای سبز آزادی منتشر شده است
حتی فریادهای احمد توکلی هم برای فیصله پیدا کردن داستان ورشکستگی سازمان تامین اجتماعی بی فایده بود. گرچه رئیس مرکز پژوهشهای مجلس موفق شد صدای خودش را بگوش لاریجانی برای برگشت خوردن یکی از بندهای الحاقی به برنامه بودجه سال 1390 به کمیسیون تلفیق برساند و رئیس مجلس بر بازگشت آن صحه گذاشت، اما اعتراف نماینده دولت به " لب مرز بودن " سازمان تامین اجتماعی این سئوال اساسی را در ذهن هر مخاطبی بوجود می آورد که چطور سازمانی با این همه دارائی و کارخانه و شرکت و زمین به ورطه ورشکستگی رسیده است؟
سخنان نماینده دولت مبنی بر اینکه " سازمان تامین اجتماعی دچار مشکلات فراوانی است. " در حالی در مجلس شورای اسلامی مطرح می شود که محمود احمدی نژاد در نخستین کنفرانس خبری اش در آغاز سال 1390 گفته بود: " دولت هیچ بدهی به سازمان تامین اجتماعی ندارد و اگر منظور تعهدات دولتهای قبلی به این سازمان است، کلیه این تعهدات پرداخت شده است. " ( ایلنا،15 فروردین 1390 )
بدهی یا ورشکستگی مسئله این است
اظهارات رئیس دولت ایران در حالی با آب و تاب فراوان در رسانه های حکومتی بازتاب داده شد که کارشناسان امور اقتصادی و اجتماعی در ایران بارها نسبت به بریز و بپاشهای پنهانی و حساب سازیهای حواریون محمود احمدی نژاد طی 6 سال گذشته هشدار جدی داده اند. آن هم در شرایطی که بنا به گفته رئيس كانون بازنشستگان صندوق تأمين اجتماعي " بدهي دولت به صندوق تأمين اجتماعي به بيش از 23 هزار ميليارد تومان رسيده است. " ( فردا، 28 فروردین 1390 ) و جمعیت تحت پوشش صندوق این سازمان، شامل حدود دو میلیون نفر بیمه شده و نزدیک به یک میلیون نفر مستمریبگیر است که با درنظر گرفتن افراد خانواده بیمهشدگان، جمعیت تحت پوشش این صندوق برای خدمات درمانی به بیش از 27 میلیون نفر میرسد و این سازمان مالک دهها کارخانه، هتل، زمینهای کشاورزی پربازده به همراه صدها بیمارستان و مراکز خدمات درمانی در ایران است و شرکتهای چند صد میلیاردی تحت مدیریت شرکت سرمایه گذاری این سازمان یا همان " شستا " ماهانه میلیاردها تومان درآمد نصیب دولت می کنند. شرکتها و کارخانجات پولسازی نظیر: ایرانول، داروپخش، شركت سرمايهگذاري آتيه تأمين، آبادگران، پارس سازه تأمين و ... از جمله اموال سازمان تامین اجتماعی محسوب می شوند و به این فهرست باید اضافه کرد سهام ریز و درشت این سازمان در مراکز مالی و تجاری و حتی صنایع نفتی و پتروشیمی که ایرانول نمونه کوچکی از آنهاست.
فراموش نباید کرد که یکی از انگیزه های اصلی شکل گیری وزارت رفاه در دولت دوم سید محمد خاتمی گستردگی و وسعت فعالیتهای اقتصادی سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی کشور بود. با این همه از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در سال 1384 مدیریت این سازمان همواره یکی از چالش برانگیزترین حوزه های اقتصادی دولت بوده است. بطوریکه طی 6 سال گذشته چهار مدیر بر صندلی ریاست این سازمان تکیه زده اند. مدیرانی که به عقیده بسیاری از کارشناسان امور اقتصادی بدون داشتن کمترین تجربه مدیریتی برای هدایت این سازمان پردرآمد برگزیده شده اند.
تغييرات مديريتي زياد طي سنوات اخير در این سازمان باعث شد تا مديران عامل این سازمان براي حفظ خود به بذل و بخشش اموال سازمان اقدام كنند و به تصويب قوانين و مصوباتي از مجلس و دولت تن دهند كه بقا و پايداري سازمان تأمين اجتماعي را به مخاطره انداخته است. از جمله مواردی که می توان در این باره به آنها اشاره کرد دائمي شدن قوانين سخت و زيانآور و نوسازي صنايع، حذف ضريب حق بيمه پيمانها، كاهش سن بازنشستگي و پذيرش اقشار بيمه نشده داراي ريسك بالا و حق بيمه نسيه و حتي در يك مورد مديرعامل اسبق این سازمان براي تأمين نظر يك نماينده جهت گنجاندن اسم شخص مورد نظر وی در ليست رايحه خوش خدمت در انتخابات شوراهای شهر در سال 1385 مصوبهاي را براي كاهش سابقه حق بيمه براي بازنشستگي پيشنهاد و اجرا كردند.
غروب زودهنگام خورشید
نوشتن از تخلفات عدیده مالی رخ داده در سازمان تامین اجتماعی در دوران زمامداری محمود احمدی نژاد، البته در این مجال نمی گنجد اما مرور برخی از وقایع رخ داده در این سازمان در 6 سال گذشته می تواند دست کم نحوه مدیریت اقتصادی رئیس وقت دولت ایران و یاران نزدیکش را به چالش بکشد که در این مقال به چند مورد آن اشاره می کنم:
- در سال 1387 سازمان تامین اجتماعی به مدیریت آقای ضیایی با صرف دهها ميليارد تومان روزنامه خورشيد را به منظور حمایت از کاندیداتوری محمود احمدی نژاد در انتخابات سال 1388 تاسیس کرد. با این همه میزان تخلفات ناشی از تاسیس این روزنامه و وقایع رخ داده در حوزه مدیریت به حدی بود که در کمتر از یک سال نه تنها روزنامه خورشید تعطیل شد بلکه مؤسسه فرهنگي و هنري آتيه هم براي اينكه اسناد و مدارك مربوط به حيف و ميل روزنامه خورشيد قابل رسيدگي و حسابرسي نباشد، منحل شد و تمام کارکنانش اخراج شدند.
- در همین مدت سازمان تامین اجتماعی با صرف ده ها میلیارد تومان اقدام به تاسیس "شركت شمص تأمين" و چند شركت تابعه کرد تا پروژه كارت هوشمند سوخت را عملیاتی كنند که این پروژه شكست خورد و همین شرکت ساختگی که چند نفر از وزرای دولت عضو هیئت مدیره آن هستند با صرف دهها ميليارد تومان هزينه براي پروژه اپراتور سوم موبايل و ايجاد كنسرسيوم با شركت الاتصالات امارات پولهای کلانی را حیف و میل کردند که هنوز هم که هنوز است تکلیف این پروژه مبهم و نامشخص است.
- سازمان تامین اجتماعی طی 6 سال گذشته اقدام به تاسیس و خريد شركتهاي موازي با شركتهاي قبلی همین سازمان کرده که درآمدهای میلیاردی کلانی را نصیب مافیای هزارفامیل آقای احمدی نژاد و مشایی می کنند که شرکتهایی نظير شركت سرمايهگذاري آتيه تأمين، آبادگران، پارس سازه تأمين ، جزو آنهاست.
- در حال حاضر سازمان تامین اجتماعی و شرکت سرمایه گذاری آن یا همان شستا تحت مدیریت باندی اطرافیان آقای احمدی نژاد و رحیم مشایی قرار دارد که با تقسیم پستهای کلیدی بین خودشان عملن جلوی هر نوع کنترل و نظارتی را گرفته اند. به عنوان مثال در حال حاضر رئیس هیئت نظارت بر امور اقتصادی سازمان تامین اجتماعی مدیرعامل بانک رفاه است! یعنی ناظر کارمند منظور است. همین فرد یکی از کارکنان مسئله دار سازمان تامین اجتماعی را به عنوان عضو شورایعالی نظارت بر سازمان تامین اجتماعی برگزیده است که وظیفه رسیدگی به تخلفات مالی و اداری این سازمان دارد. - فروش املاك سازمان كه جزو ذخاير و سرمايهگذاريهاي آن است با نظير هتلهاي پارس، زمينهاي زنجان و اروميه (به مسكن مهر)، ساختمانهاي كرمان و شيراز( به صندوق بيمه روستائيان) ، باغ فشم به كميته امداد و نيز بذل و بخششهاي بسيار زياد در قالب مصوبات استاني در حالي كه دولت صرفاً حق دارد در مورد بودجه و اموال دولت تصميم بگيرد.
- لوث كردن جايگاه نظارتي واحدهاي خارج سازماني با عضويت تعدادي از وزراء و معاونين وزراء در هيأت مديره شركتها و مؤسسات سازماني (هلدينگ نفت و گاز و پتروشيمي، مؤسسه عالي پژوهش تأمين اجتماعي) و عضويت يكي از مديران كل وزارت اطلاعات در هيأت مديره شركت سرمايهگذاري تأمين اجتماعي و عضويت مدير حراست شركت مزبور در هيأت مديره دهها شركت متعلق به سازمان و نظاير آن باعث گرديده است تا مديران گمارده شده دولت در سازمان با خيال راحت به اقدامات غير قانوني خود ادامه دهند.
- در طي 6 سال اخير براي فلج كردن بدنه مديريتي و كارشناسي، بارها صحبت از ادغام و حذف تشكيلات واحدهاي مختلف سازمان نمودند و هر روز انحلال يك شركت و يا مؤسسه را مطرح كردند. مديران عاملي كه كل دوره مديريت آنها خيلي كوتاه بود و قبل از ورود به سازمان بطور مثال مديرعامل يك كارخانه كمك فنرسازي بودند، قبل از هرگونه شناخت و يادگيري نسبت به مسائل سازمان حكم به ادغام و حذف تشكيلاتي مينمودند كه سالها در مورد آنها فكر شده بود و كاركرد داشتند و اين موضوع باعث ميگرديد تا مديران مزبور بتوانند از اين حالت برزخي مديران و كارشناسان بهرهگيري نموده و با استفاده از يكسري مديران مسألهدار و پروندهدار كه حاضر به هركاري هستند امور خود را به پيش ببرند.
جالب آنكه مديرعامل پیشین سازمان كه تا قبل از ورود به سازمان مديريت يك اداره كل يا يك مجموعه كوچك را هم برعهده نداشته (بغير ازاينكه در سال 1384 معاون امور استانهاي ستاد انتخاباتي رئيس جمهور فعلي بوده است) هنوز پس از چند ماه آنقدر شناخت پيدا نكرده كه بيمه شده را بيمهگر خطاب ميكند و ليكن همين فرد داعيه انحلال و حذف تشكيلات ستاد سازمان را دارد و 6 سال است كه تن نيروهاي كارشناسي و مديريتي ستاد سازمان هر روز ميلرزد، چرا كه قطعاً آقايان كاري به رديفها و مزاياي منسوبين و گماردگان خود نخواهند داشت و فقط اين تيغ را براي كاركنان صديق وپاك سازماني تيز ميكنند.
- یکی از مشکلات این سازمان در سال جاری و سالهای گذشته استفاده از امكانات سازمان براي فعاليتهاي انتخاباتي از قبيل انتصاب يك معاون مديرعامل كه قصد كانديداتوري در انتخابات ميان دورهاي مجلس داشت براي بهرهگيري از امكانات سازمان، برگزاري همايشهاي انتخاباتي براي ائمه جماعات واحدهاي سازماني و نمايندگان ايثارگران استانها با هزينههاي گزاف جهت تبليغ محمود احمدينژاد در سال 1388، برگزاري تجمعهاي تبليغاتي اقليتها و... با استفاده از امكانات سازمان و صرف هزينههاي گزاف و... به نحوي كه مديرعامل پیشین سازمان تامین اجتماعی حتي يك جلسه اداري براي امور سازمان تشكيل نداد و مدام به تنهايي به استانها سفر ميكرد و به تبليغ احمدينژاد در جمع مديران و كارشناسان سازمان تأمين اجتماعي ميپرداخت و سپس به ستادهاي استاني آقاي احمدينژاد سركشي ميكرد. جالبتر آنكه معاون پارلماني سازمان تامین اجتماعی آشكارا در حياط سازمان براي احمدينژاد خلاف قوانين و مقررات تبليغات مي کرد.
- تلاش براي انحلال شركتها و مؤسسات متعلق به سازمان تأمين اجتماعي كه نزديك به دو دهه براي سازمان فعاليتهاي مأموريتي انجام ميدادند براي اينكه پروژهها و خريدهاي سازماني را به سوي شركتهاي خصوصي متعلق به برخي اشخاص و محافل نزدیک به احمدی نژاد سوق دهند، از دیگر تخلفات مدیران دولتهای نهم و دهم در این سازمان است که هرگز به آنها رسیدگی نشد.
- عضويت برخي افراد نزدیک به مشایی و احمدی نژاد در هيأت مديره شركتها و مؤسسات سازماني در حالي كه اشخاص مزبور خود مالك و سهامدار عمده شركتهاي رقيب سازمان تامین اجتماعی هستند.
- انجام هزينههاي گزاف براي تزئين و تجهيز اطاق مديران عامل پیشین این سازمان و ويلاي اختصاصي، انجام سفرهاي خارجي متعدد با هزينه شركتهاي پيمانكار و طرف قرارداد سازمان، خريد ماشين هاي لوكس و پرهزينه، گذاردن املاك سازمان در اختيار برخي از مسؤولين بدون اجاره يا با اجاره نازل، انتصاب 54 مشاور براي مديرعامل كه برخي از آنها حتي سازمان را نديدهاند.
- اتخاذ تصميمات سياسي و غير منطبق با اصول و قواعد بيمهاي نظير حذف معاينات بدو استخدام و ادواري، تمديد دفترچههاي درماني تا آخرين برگ (من غير حق براي برخي بيمهشدگان )، پذيرش نظر وزارت كار در مورد تسهيل در برقراري مقرري بيمه بيكاري دادن خط اعتباري بابت اعطاي تسهيلات به اصطلاح اشتغالزايي به وزارت كار و اتخاذ سياستهاي حمايتي و غيربيمهاي بمنظور تأمين مطامع و مصالح شخصي و گروهي افراد نزدیک به محمود احمدينژاد و رحیم مشایی.
- انتصاب و بكارگيري بسياري از وزراء، معاونين وزراء، مديران نهاد رياست جمهوري و منسوبين واقوام رئيس جمهور در شركتها و مؤسسات وابسته و تابعه سازمان بدون توجه به نياز و عليرغم عدم تناسب تخصص و تجربه آنان بمنظور حفظ مديران عامل سابق و اسبق و فعلي. [1]
تخلفات رخ داده در این سازمان طی 6 سال گذشته البته به مراتب بیشتر از موارد مطروح در این نوشتار است. با این همه در سالی که رهبر جمهوری اسلامی آن را " جهاد اقتصادی " نامیده است باید دید آیا مجلس هشتم که آخرین سال حیات خود را طی می کند، توان رسیدگی به تخلفات عدیده رخ داده در این سازمان پر درآمد اما فقیر را داراست یا نه. بسیاری از کارشناسان اقتصادی پاسخ به این سئوال را معطوف به منازعات قدرت در روزهای منتهی به انتخابات مجلس نهم می دانند.
[1] موارد مطرح شده در این نوشتار برگرفته از نامه کارشناسان سازمان تامین اجتماعی به رهبر ایران در خرداد ماه سال 1388 است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر