محمد نوری زاد در وب سایت رسمی اش هرگونه درخواست برای عفو و بخشش رهبری را رد کرده است و نوشته: « عفو را کسی تقاضا می کند که خطایی مرتکب شده باشد. من که خطایی جز خیرخواهی نداشته ام. پس چرا باید تقاضای عفو کنم؟ آنهم درست درشرایطی که چهل وپنج روز پایانی زندانم را در اعتصاب خشک و تر بسر می برده ام ؟ و سخت نسبت به ضرب و شتم خودم و توهین ها و ناسزاهای بازجویان اعتراض داشته ام؟»
این روزنامه نگار آزاده که تا پیش از کودتای انتخاباتی خرداد ماه سال 1388 از هواداران سرسخت رهبر نظام سیاسی ایران بود، در ادامه مطلبش با اشاره به ملاقات جعفر دولت آبادی در زندان با وی نوشته: « آقای دادستان اما خوب به یاد دارند که یک هفته قبل از آزادی ام ، درهمان دادسرای داخل اوین ، بعد از آنکه من متعمدانه به ملاقات خانواده ام نرفتم ، وی مرا به شکستن اعتصابم ترغیب کرد . به ایشان گفتم: من یک نویسنده و منتقدم و هرچه راکه صلاح بدانم خواهم نوشت. مرا زده اند و به من فحش ناموسی داده اند و من تا هر کجا که بتوانم نسبت به این بی عدالتی ها اعتراض خواهم کرد. به وی این را نیز گفتم: اگر شما و رییس قوه ی قضاییه، و قاضی ای که به راحتی آب خوردن حکم زندان و حبس صادر می کند، یک روز، بله یک روز، طعم زندان انفرادی را می چشیدید، بلافاصله همان یک روز را معادل صد روز زندان محاسبه می کردید. وگفتم: چرا باید روزهای انفرادی و ناعادلانه ی یک زندانی که بسیار تلخ و سخت و پراز آسیب است ، تنها و تنها معادل یک روز محاسبه شود؟ وگفتم: این، ظلم است و شما چه بخواهید و نخواهید امضایتان پای این ظلم ثبت است.»
متن نامه خواندنی این حر زمانه را در وب سایت رسمی اش بخوانید!
این روزنامه نگار آزاده که تا پیش از کودتای انتخاباتی خرداد ماه سال 1388 از هواداران سرسخت رهبر نظام سیاسی ایران بود، در ادامه مطلبش با اشاره به ملاقات جعفر دولت آبادی در زندان با وی نوشته: « آقای دادستان اما خوب به یاد دارند که یک هفته قبل از آزادی ام ، درهمان دادسرای داخل اوین ، بعد از آنکه من متعمدانه به ملاقات خانواده ام نرفتم ، وی مرا به شکستن اعتصابم ترغیب کرد . به ایشان گفتم: من یک نویسنده و منتقدم و هرچه راکه صلاح بدانم خواهم نوشت. مرا زده اند و به من فحش ناموسی داده اند و من تا هر کجا که بتوانم نسبت به این بی عدالتی ها اعتراض خواهم کرد. به وی این را نیز گفتم: اگر شما و رییس قوه ی قضاییه، و قاضی ای که به راحتی آب خوردن حکم زندان و حبس صادر می کند، یک روز، بله یک روز، طعم زندان انفرادی را می چشیدید، بلافاصله همان یک روز را معادل صد روز زندان محاسبه می کردید. وگفتم: چرا باید روزهای انفرادی و ناعادلانه ی یک زندانی که بسیار تلخ و سخت و پراز آسیب است ، تنها و تنها معادل یک روز محاسبه شود؟ وگفتم: این، ظلم است و شما چه بخواهید و نخواهید امضایتان پای این ظلم ثبت است.»
متن نامه خواندنی این حر زمانه را در وب سایت رسمی اش بخوانید!
۲ نظر:
تصور نمیکنم عربها از پهلوانان ما برای گفتارهای شان استفاده کنند. حر و آن داستانهای مربوط به عربهای آن زمان ارتباطی به ما ایرانیان ندارد. نوری زاد یک قهرمان ایرانی است
خب که چی ؟! این بابا این همه زندان و شکنجه شده که آخرش بیاد اینجوری خایه مالی!کنه(آره درست خوندی از این کلمه رسا تر برای این آقا پیدا نمیشه ) یه بار عین جمله خودشو میارم :
"باز در همان نامه به حضرت ایشان گفته ام: شما مثل جناب نوح(ع) که با اصرار از پسر خطاکارش می خواست سوار کشتی شود، بیایید و دست این جوانان و زندانیان این روزهای کشورمان را بگیرید و به کشتی نظام سوار کنید."
بابا ما از این نظام و این دین و این کشتی نوح و خود نکبتش و این آقا و مولای شما دیگه حالمون بهم میخوره ! آنوقت تو با همین یک جمله آخرت از صد تا تقاضای عفو بیشتر گند زدی !!
ارسال یک نظر