سخنی با آمنه که می خواهد چشمان مجید را کور کند/تو با این کارت تنها نفرت را در بین مردمان می پراکنی

آمنه عزیز! خون را با خون نمی شویند. برای همه ما قابل درک نیست آن چه تو کشیده ای می دانم. اما با کور شدن چشمان مجید چه دردی از تو دوا می شود؟ آیا چهره زیبای تو دوباره به تو باز می گردد؟ یا اینکه چهره جامعه ما سیاه تر می شود؟ آیا کور کردن چشمان مجید کور کردن انسانیت و بخشش انسانی نیست؟ آمنه باور کن که با بخشش تو مجید بیشتر تحقیر می شود. باور کن که تا کنون روزی صد بار چشمان مجید کور شده است.
آمنه عزیز! تا کی قرار است اسیر قوانین بربریت کسانی باشیم که بویی از انسانیت نبرده اند؟ تا کی؟ گیرم که مجید موحدی به صورت آمنه بهرامی نو، اسید پاشیده باشد، خون را که با خون نمی شویند. چرا باید در سرزمینی که پادشاهانی چون کوروش داشته و مهد حقوق بشر بوده است اینگونه شاهد اخبار توحش گری قومی باشیم که به جای آشتی دادن مردم و رفع شر به خشونت و بی رحمی جامعه دامن می زنند؟
تلخ است به خدا خواندن این خبرها. روزنامه «تهران امروز» نوشته مجید موحدی متهم به پاشیدن اسید روی صورت آمنه بهرامی نو، قربانی پرونده اسیدپاشی به احتمال قوی شنبه آینده از ناحیه هر دو چشم با اسید قصاص خواهد شد.
نوشته که «این حکم در وهله اول توسط خود آمنه و در صورت امتناع وی توسط متخصصان انجام می‌شود.»
به گفته این منبع آگاه در اجرای این حکم قصاص «دقت کافی می‌شود تا ضایعاتی بیشتر از آنچه به قربانی وارد شده نصیب متهم حادثه نشود.»
تلخ است وقتی می خوانی قضات شعبه ‌٧١ دادگاه کیفری نیز آذرماه سال ‌٨٧ حکمی صادر کرده اند که براساس آن باید دو چشم محید موحدی به شیوه‌ مورد درخواست شاکی (یعنی ریختن اسید در چشم متهم) کور شود.
آمنه عزیز! گیرم  مجید موحدی را کور کردی، آیا مشکل جامعه که باعث و بانی اش حکومت است حل می شود؟ چرا حاکمان ایران نمی خواهند این حقیقت ساده را درک کنند که خشونت خشونت می آورد. چرا؟
آمنه عزیز تو با این کارت تنها نفرت را در بین مردمان می پراکنی و موجبات جشن کوردلانی می شوی که بذر خشونت و بی رحمی و نفاق را با دامن زدن به اینگونه اخبار و اجرای چنین احکامی آبیاری می کنند. آمنه عزیز به خاطر مردم ایران مجید را ببخش. بخاطر آبروی ایران!
پی نوشت: حدود هفت سال پیش مجید موحدی با پاشیدن اسید به صورت آمنه بهرامی، همکلاسی سابقش و دختری که درخواست‌های مکرر او برای ازدواج را رد کرده بود، او را کور کرد.